"نه‌ پاتر"

78 41 75
                                    

Nasty letter , Otis Taylor 🎶

⚠️به تم این پارت نگاه کنید تا تصویر سازیه بهتری داشته باشین.
_________________________________

صدای خنده های بلاتریکس و آتیش گرفتن خونه ی هاگرید
ابرها شروع به باریدن میکنن ، انگار اونها هم متوجه وقایع روی زمین شدن ...

سایان از هاگوارتز خارج میشه با دیدن مرگخوارا و هری که بینشونه میترسه چوبدستیش رو محکم تر دستش میگیره ،

هری خواهر و برادر مرگخوار رو سرنگون میکنه ، دنبال اسنیپ میره ، هاگرید با جسته ی بزرگ و قول مانندش که از مادرش به ارث برده بود دست خالی با مرگخوار جلوش مبارزه میکنه ،

سایان به طرف هری پا تند میکنه ، بالاخره هری به اسنیپ میرسه ، اسنیپ دریکو رو تشویق به رفتن میکنه و حمله های هری رو قبل از اینکه حتی بتونه درست ادا کنه دفع میکنه .

هری_ از خودت دفاع کن ، از خودت دفاع کن ، ترسوووو

سایان با دیدن نفرت و خشم چشمای اسنیپ میترسه ،

اسنیپ فریاد میزنه : به من میگی ترسو پاتر؟ پدرت فقط وقتی میومد با من مبارزه میکرد که چهار نفر بود و بازم حریفم نمیشد ، اونو چی صدا میکنی؟

و بعد مرگخوار پشت سر هری رو بلند صدا میکنه تا قبل از اومدن نیروهای بیشتر از وزارت دفاع برن.

هری لجوجانه به کارش ادامه میده_ ایمپدی‌

مرگخوار که تازه کنار اسنیپ‌اومده بود به هری طلسمی میزنه ، هری با درد روی زمین میوفته ، سایان به طرفش میره ، اسنیپ سر مرگخواره فریاد میزنه _ نه ، تمومش کن ،دستور رو فراموش کردی، پاتر برای دارک لرده ، برو ،برو

سایان گیج شده و نمیدونه اگه جلو بره اسنیپ چه واکنشی نشون میده

اسنیپ نگاهش به سایان میوفته ،

هری _ سکتوم ___
اسنیپ و سایان همزمان فریاد میزنن_ نه پاتر

صدای بلندی به گوش میرسه و هری به عقب پرت میشه .
سایان سمت هری میدویه و چوبدستی رو ازش میگیره و اون رو به کناری می ندازه ، هری با درد و حتی نفرت به سایان نگاه میکنه ، اسنیپ بالای سر هری میاد و با نفرت و خشم بیش از حدی میگه_ با چه جراتی از طلسم های من علیه من استفاده میکنی ؟ پاتر؟

هری با بهت به اسنیپ نگاه میکنه .
اسنیپ_ بله من شاهزاده ی دورگه ام...
و تو از اختراع من علیه من استفاده میکنی؟ ، دقیقا مثل کاری که پدر کثافتت میکرد...

هری با عصبانیت نفس غرش مانندی میکشه ولی از درد به خودش میپیچه و نمیتونه بلند شه .
سایان توجهش به سمت چپش و اومدن تعدادی نفر به سمتشون جلب میشه داد میزنه _ پروفسور برو ، دارن میان.

اسنیپ نگاهی به سمتی که مینورا و بقیه به سمتشون میان میندازه و اونجا رو ترک میکنه ...

هری با عصبانیت و تنفر سایان رو پس میزنه ، سایان عقب میره و با حس هایی که سمتش میان میخواد به جایی بره تا فقط تنها باشه ،

" Lost In Moonlit Valleys "Where stories live. Discover now