"کتاب شاهزاده‌ی‌دورگه"

87 42 66
                                    

Icarus interlude , ZAYN🎶
_______________________________

با شروع روز اول و شلوغی راهرو ها
سایان مشغول مطالعه دوباره کتابیه که اسنیپ بهش داده .

به طور دقیق خط به خط کتاب رو حفظه و حالا دنبال راهیه تا هری رو با استفاده از اطلاعات داخل این کتاب آماده کنه .
هری و رون رو میبینه که بالای سکویی ایستادن و مشغول خندیدن به بچه های سال پایینترن.

مک گونگال هری رو صدا میکنه سایان سعی میکنه بشنوه چی میگن ، مثل اینکه درس معجون سازی بر نداشتن و حالا مک گونگال به زور اونهارو راهیه کلاس اسلاگهورن میکنه .

سایان به سرعت نقشه ای میکشه و غیب میشه تا زودتر از هری به کلاس برسه.
وارد کلاس میشه
آروم اسلاگهورن رو صدا میکنه
اسلاگهورن _ بله سایان
سایان _ اگه اجازه بدین ساعت خالی ام رو توی کلاس شما باشم.
اسلاگهورن _ بسیار خوب ، مشکلی نیست خوش اومدی.
سایان به سرعت کتاب رو داخل کمد میزاره بعد میره و پشت دانش آموزها می ایسته .
هری و رون وارد کلاس میشن ، سر گرفتن کتاب دعوا میکنن و وقتی اسلاگهورن اونهارو برای درست کردن شربت زندگی فلاکت بار تشویق میکنه تا برنده معجون شانس بشن هری با ناامیدی کتاب رو باز میکنه و مشغول میشه .

سایان کنار اسلاگهورن می ایسته و به بچه ها نگاه میکنه و گاها بهشون کمک میکنه از کنار هری میگذره و راضی از کاری که کرده به خودش تبریک میگه ،
چون هم هری رو مشغول کرده تا پا پی دریکو نشه ،هم اینکه از این راه هری خودش آموزش میبینه بدون نیاز به سایان .
دریکو با عصبانیت به سایان نگاه میکنه ، سایان شونه ای بالا می ندازه و از کلاس خارج میشه.

ساعت بعد با اسنیپ کلاس داره و بعد از حدود یک سال بالاخره به کلاس اسنیپ بر میگرده.
وارد کلاس میشه کنار آرنیکا میشینه ،
رین از اونور داد میزنه _ مطمئنم اسنیپ امسال کلی ازتون امتیاز کم میکنه.
سایان خندش رو جمع میکنه و میگه _ میدونم ولی میدونی که منم میتونم ازتون نمره کم کنم پس مواظب باش.
و بعد به تمام اسلیتیرینی ها نگاه میکنه و به طرف آرنیکا بر میگرده تا بتونه کمی بخنده .
آرنیکا آروم می خنده دستش رو جلوی دهنش میگیره و میگه _ وای وای رین رو ببین خیلی عصبانیه از دستت نه نه برنگرد نگاهش نکن منتظره با چشماش بکشتت.
سایان بدتر خندش میگیره و دیگه نمیتونه جلوی خودش رو بگیره .
مثل همیشه اسنیپ یکهویی وارد کلاس میشه و سایان فرصت نمیکنه جلوی خندش رو بگیره پس اسنیپ با اخم به سایان نگاه میکنه ، سایان سریع خندش رو میخوره

ولی نمیدونه چرا نمیتونه خودش رو کنترل کنه تا نخنده
اسنیپ بالا ایستاده و شروع به حرف زدن میکنه _ بسیار خوب شما سال آخر هاگوارتز خودتون رو میگذرونید ، تا به امروز استادان خوبی توی این درس نداشتید و

سایان توی دلش میگه پس میلر و لوپین چی؟

اسنیپ_ ازتون توقع ندارم حتی بتونید ۱۰ ثانیه دوئل انجام بدین ، ولی امروز به سالن دوئل میریم کی حاضره با من تمرین کنه؟
هیچکس بجز رین ، سایان و آرنیکا دستشون بالا نمیره.
اسنیپ با مکث آرنیکا رو صدا میکنه و همگی به سمت سالن دوئل میرن .
سایان عصبی به آرنیکا نگاه میکنه و بهش کلی توصیه میکنه تا بیشتر از ۱۰ ثانیه دووم بیاره.

" Lost In Moonlit Valleys "Where stories live. Discover now