پارت هشتم
صبح با صدای زنگه گوشیم از خواب بیدار شدم.
کریس زنگ زده بود و میگفت خوشبختانه طرحام مورد قبوله رئیسشون بود و دیگه پس فرستاده نشدن.
اییییشششش رئیسه شون بالاخره افتخار داد و قبولشون کرده مرتیکه ی رو مخ.
سمته آشپز خونه رفتم و مخلوط کن رو برداشتم توش چهارتا موز و سه لیوان شیر و سه قاشق پودر نارگیل ریختم.
بعد از مخلوط کردن و ریختنشون تو یه لیوانه بزرگ، سمته یخچال یه دونه موز دیگه برداشتم و ریز ریزش کردم ریختم تو شیر موز .
خودمو رو مبل پرت کردم و از شیرموزم خوردم،
چشمامو بسته بودم و داشتم به برنامه امروزم فکر میکردم.
باید میرفتم چندتا چیز برا آشپزخونه میخریدم.
گوشیم زنگ خورد، حالشو نداشتم پاشم بردارمش،
چشممو بستم و گوشیمو تو دستم دیدم ، لبخندی از اینکارم رو لبم اومد.
با دیدنه شماره ناشناس بهش جواب دادم.
جونگ کوک : بله؟
جیهوپ: روز بخیر آقای جئون. جانگ هوسوک دستیار جناب کیم هستم .
جونگ کوک : روز شمام بخیر جناب جانگ. چی باعث شده زنگ بزنین؟
بدونه اینکه منتظر جوابش بمونم بلافاصله گفتم
جونگ کوک : فک نکنم طرحا مشکلی داشته باشن دیگه، صبح به من اطلاع دادن که طرح هارو قبول کردین .
جیهوپ اونوره خط به تند تند حرف زدنه طراحه پشت خط لبخندی زد و با خجالت گفت
جیهوپ : راستش آقای جئون بخاطر طراحیتون تماس گرفته بودم .
چشمامو عصبی به هم فشار دادم و بدونه اینکه کنترلی رو حرفام داشته باشم گفتم
جونگ کوک : مطئنین ایراد از طراحیه؟
من تاحالا طرح های زیادی برا خیلی از شرکتا کشیدم نمیخوام بگم کارم عالیه و هیچوقت ایرادی نداشته اما اینطوری هم نبوده که بشینم برا یه شرکت هفت بار طرح بکشم.
احیانا جناب رئیستون دیوانه تشریف ندارن؟
خب مرتیکه حسابی این هفتمین طرحی بود که برات کشیدم.
هربار به رئیستون زنگ زدم جواب نداده. به منشیش زنگ زدنی هم که اصلا یا جواب نمیده یا نمیدونم اصلا تا حالا حرفامو به رئیستون رسونده یا نه ، هیچوقت چیزیو باهام هماهنگ نمیکنه و خبر نمیده .
من بیشتر از پنجاه بار بهش زنگ زدم که بگم بیا باهم چندساعت بشینیم یه جا من طراحی کنم، و تو ایراد کارو چیزایی که دوس داریو بگو.
اونوقت اون جنابه به اصطلاح رئیستون جواب هیچکدوم از زنگامو ندادن و اون منشیش هم که دیگه هیچی دیگه هیچی .
جناب جانگ فکر نمیکنین رئیستون داره بی احترامی میکنه.
ایشون میتونن بجا گفتن ایراد و پیغام فرستادن خودشون شخصا تماس بگیرن یا به شرکت بیان تا باهم همکاری کنیم.
در غیر اینصورت من از طرح زدن براتون کنار میکشم و شما میتونین طراحه دیگه ای رو انتخاب کنین.
YOU ARE READING
Saudade
Werewolfسودآد : یه کلمه تو فرهنگ و زبان پرتغالیه. به معنیِ نوعی حالت روحی و حس نوستالژی، اندوه، دل‌تنگی و دل‌گرفتگی از نبودن فرد یا متعلقی است. ________________________________ یادمه اونموقع بود که برا اولین بار پامو تو این جنگل گذاشتم، اومدم که بخودم ثاب...
