Saudade

Part 01

پارت اول

****************************

با بچه ها دوره آتیش نشسته بودیم.
این پیشنهاد کریس بود که چندروز وسایلمونو جَم کنیم و بیاییم جنگل.

سهون کنار کای نشسته بود و بهش تکیه داده بود، دسته کای دور کمر سهون بود و هر از گاهی چیز زیر گوشش میگفت که باعث دزدین نگاه سهون و رنگ عوض کردنش میشد.

کریس گیتارو سَمتم گرفت

کریس : کوک بیا یه آهنگ برامون بخون.

شونه ای بالا انداختم

جونگ کوک : بیخیال کریس حسش نیست ، همین فضای آرومِ دورِ آتیشمون قشنگه.

کریس چشماشو از کوک گرفت و نفس عمیقی کشید سعی کرد به اعصابش مسلط باشه. اون پسره چرا نمی‌خواست بفهمه که بخاطر عوض کردنه حال و هوای اون بوده که الان همه شون به این کمپ چند روزه اومدن.

لی که حرص خوردن کریسو دید رو به کوک کرد و گفت

لی : یعنی بآنی نمیخواد بزاره صداشو بشنویم؟

جونگ کوک با نگاه کردن به چشمای منتظره لی دستشو دراز کرد و گیتارو از کریس گرفت.

هیچوقت نمی‌دونست که چرا نمیتونه به لی چیزی بگه.

لی تنها آلفایی بود که جونگ کوک بهش اجازه می‌داد بهش نزدیک بشه.
وقتی که ناراحت بود، خوشحال بود، بی‌خوابی داشت، مریض بود، حتی وقتایی که پریود و هیت میشد هم تنها کسی که میتونست به جونگ کوک نزدیک بشه لی بود.

آرمشی که از لی می‌گرفت رو از کسی تو زندگیش نگرفته بود، حتی جفتش.
هِح جفت ، مگه اون آلفا منو میخواد که دارم بهش جفت میگم.

کوک سیمای گیتارو تنظیم کرد و نگاهی به جَمع انداخت

جونک کوک : خیله خب میدونم همه تون بخاطر من به این سفر اومدین ازتون ممنونم که تنهام نزاشتین و تحملم کردین، میدونم بعضی وقتا رو اعصاب تک تکتون راه میرم

نیشخندی زد و با شیطنت تو صداش ادامه داد
جونگ کوک : که باید باهاش کنار بیایین همینیکه هست.
لبخند دندون خرگوشیشو زد

جونگ کوک : حالا اگه آهنگ درخواستی دارین بگین.

سوهو تکیه شو از کریس گرفت و سمته کوک برگشت
سوهو: برامون آهنگی رو بزن که همیشه خودت وقتایی که تنهایی میزنی خیلی دلم میخواد همه ی اون آهنگو بشنوم

کوک نگاهشو به سوهو داد، اون فقط وقتایی که تنها بود یاده اون آهنگ میفتاد.
انگار که اون ملودی با بند بند وجودش ترکیب شده، این آهنگ جزء معدود خاطره هایی بود که به یاد میاورد.
حتی دليله اومدنش به این منطقه از جنگل خاطره هاش بودن ، تصویر های مبهم و کمی که تو ذهنش بودن.