Saudade

Part 17

پارت هفدهم

از خواب بیدار شده بود و تشنه ش بود.
پارچ آب رو از بغله تختش برداشت و سر کشید.
از اتاقش بیرون رفت تا یه چیز برداره بخوره.

لی رو دید که روی کاناپه نشسته و داره با گوشی حرف میزنه.

نمیخواست گوش وایسته ولی گوشی رو اسپیکر بود، با حرفی که شنید سرجاش وایستاد

کریس : شرکت وانیلآ لآیف چندساعت پیش زنگ زد، تاکید کرد که حتما طراح نقشه ها باید تو جلسه ی فردا شرکت کنه.

لی : کوک بهشون گفته بود که اینجا نیست.

کریس : بخاطر همین گفتم نمیتونم طراح اصلی رو بفرستم و بجاش جایگزین رو میفرستم که رئیسشون قاطی کرد.

کآی و کریس با به یاد آوردن اون فریاد لرزه ای کردن

کآی : میدونیم حال کوک خوب نیست و نمیتونیم مجبورش کنیم برگرده ولی حق داریم که نگران لغو شراکت بین دو شرکت باشیم.

لی : میخواد به هم بزنه؟

کآی : با فریادی که اون کشید ما اینجا از ترس به خودمون لرزیدیم بدبخت منشیش که پشت تلفن گریه ش گرفته بود و درست نمیتونست حرف بزنه که صدای سیلی خوردنشم شنیدیم.

کوک با شنیدنه این حرفا به این فکر کرد که اون رئیسه به اصطلاح آلفاشون، بدتر از تعریفایه که تاحالا شنیده.
نمیتونست ریسک کنه و باعث به هم خوردن شراکت بشه .
اون نمیخواست باعث سرافکندگی و حرف شنیدنه هیونگاش از اون آلفای کسخل بشه.

در یخچال رو باز کرد و میوه هایی که شسته شده بودن رو از توش در آورد.
بشقابی برداشت و سمته کاناپه کناره لی رفت و بین راه گفت

" مشکلی نیس امشب برمیگردیم و فردا تو جلسه شون شرکت میکنم "

لی : از کی اینجایی؟

جونگ کوک : از وقتی که تاکید کرده باید تو جلسه شرکت کنم.

کآی لبخندی زد : خوبی کوکی؟

کوک : خوبم هیونگ ، ببخشید که دردسر درست کردم.

کریس : کوک مجبور نیستی برگردی تو بهشون گفته بودی که چند ماه اینجا نیستی . اونا خودشون طراح جایگزین رو قبول کردن و الان حق فشار آوردن روی ما و به هم زدن شراکت رو ندارن.

کوک لبخند اطمینان بخشی زد

" مشکلی نیست هیونگ من حالم خوبه، فقط میتونی بگی چندتا آلفا تو اون جلسه قراره باشن؟"

کآی متعجب از سوال جونگ کوک گفت : تقریبا بیشتر کارکناش آلفا هستن، چطور؟؟

جونگ کوک : هیچی هیونگ فقط میخواستم ببینم با چند تا آلفا قراره سرو کَله بزنم.

بعد سرشو رو شونه ی لی گذاشت و نارنگی ای برداشت و تو دهنه دوتاشونم گذاشت.

کریس : فردا ساعت 9 صبح جلسه ست