[Completed]
𝐊𝐨𝐦𝐨𝐫𝐞𝐛𝐢🌱🥭
[koh-mo-reh-bee] (n.)
کلمه ای ژاپنیست، به معنای پرتوهایی از خورشید، که از لا به لای برگ درختان عبور میکنند و به زمین میتابند.
∘₊✧──────✧₊∘
کیم تهیونگ، امگای شیرینی که عطر انبه تمام وجودش رو در بر گرفته بود، فکرش رو...
Oops! Questa immagine non segue le nostre linee guida sui contenuti. Per continuare la pubblicazione, provare a rimuoverlo o caricare un altro.
∘₊✧──────✧₊∘
بعد از اینکه در یکی از رستورانهای اطراف هتلشون ناهار خوردن، قرار شد طبق پیشنهاد جیمین به مرکز خرید بزرگی که تنها یک خیابان با هتلشون فاصله داشت برن و کمی خرید کنن.
جیمین با هیجان درحالیکه دست جفتش رو محکم گرفته بود، پسر رو به دنبال خودش میکشید و سعی میکرد تا چیزی برای خریدن پیدا کنه. تهیونگ به خوبی میدونست که جیمین عاشق خرید کردنه و لبخند بزرگ و چشمهای براق از هیجان پسر موصورتی، امگا رو به خنده می انداخت.
تهیونگ و جونگکوک هم برخلاف دو بتا، به آرومی قدم میزدن و به ویترین های پر زرق و برق مغازه ها نگاه میکردن. جونگکوک دست پسر امگا رو با ملایمت گرفته بود و گهگاهی وقتی تهیونگ جلوی یکی از ویترین ها می ایستاد تا با دقت به وسایل درون اون نگاه بکنه، با صبوری درکنار امگا می ایستاد و روی دست اون رو به آرومی نوازش میکرد.
هیچکدومشون قصد خرید کردن نداشتن اما در نهایت، تهیونگ یک تیشرت اُورسایز مشکی رنگ و جونگکوک یک شالگردن زرشکی رنگ خرید.
با فرا رسیدن شب، چهار پسر شام سبکی خوردن و بعد به هتلشون برگشتن. ساعت از نُه شب گذشته بود و قرار شده بود که بعد از استراحت کوتاهی، به بار بزرگ و مجلل هتل برن چون شبها برنامه ی مفرحی در اونجا برگزار میشد و افراد زیادی برای شب نشینی به بار میرفتن.
تهیونگ آهی کشید، حوله ی نمدار رو از روی موهاش برداشت و اون رو بر روی میز انداخت. دستی توی موهای خشک شده و بهم ریختش کشید و بعد به سراغ چمدانش رفت. ترجیح میداد که لباس راحتی رو انتخاب کنه پس شلوار جین آبی روشن و پلیور اُورسایز سفید رنگش رو برداشت و بدون معطلی، اونها رو با لباسهای راحتی ای که بعد از حمام پوشیده بود، عوض کرد.
به جلوی آینه ی قدی و بزرگ کنار سرویس بهداشتی رفت و نگاهی به خودش انداخت. پوستش کمی به خاطر سرمای زمستان خشک شده بود پس کرم مرطوب کننده ی هلویی ای که جیمین بهش داده بود رو از توی کوله پشتی کوچکش برداشت و مقداری از اون رو روی دو انگشت اشاره و میانیش ریخت و بعد انگشتهاش رو دایره وار روی پوست صورتش کشید. باقی مانده ی کرم رو بر روی پوست خشک شده ی دستهاش مالید و بعد اونها رو بویید تا عطر شیرین و هلویی کرم رو احساس کنه.