انتظار
_________یه رابطه ایده آل از نظر شما چه شکلیه؟
اینکه هر روز براتون گل بیارن یا شام های رمانتیک بخورید، برید کنسرت خواننده های مورد علاقه اتون، با هم آشپزی کنید، فیلم تماشا کنید، با ماشین شهر رو بگردید یا با تور سفر کنید.
ممکنِ خیلی از موارد بالا باشه و توی موقعیت هوسوک که تازه داشت با رابطه ای فراتر از دوستی آشنا میشد و به عبارتی هنوز اول راه بود، خیلی از این چیزا سر رشته نداشت.
پس کل چیزی که اخیرا از سایت های "روابط عاشقانه" یاد گرفته بود رو به کار میبرد و اگر پاسخی مبنی بر خواسته اش رو میگرفت، بی نهایت خوشحال میشد.
من:
هیونگ؟
تو به آینده فکر میکنی؟:یونگی هیونگ
ببخشید طول کشید جواب دادنم...
آره فکر میکنممن:
خب...
منم داخلشون هستم؟:یونگی هیونگ
معلومه عزیزمتو خودِ آینده ای...
...
انی وی
چند لحظه صبر کنید
ما همه امون تا الان داخل افکار هوسوک بودیم
یعنی در واقع اون چیزی که انتظار داره از یونگی هیونگش بشنوهو خب در واقعیت
یونگی، یونگیِ و نباید همچین انتظاری ازش داشت!من:
هیونگ
تو به آینده فکر میکنی؟10 hours later...
:یونگی هیونگ
نمیدونستم پیام دادی
چک نکرده بودمفکر میکنم
من:
مشکلی نیست هیونگ
درک میکنمخب منم توی اون آینده هستم؟
:یونگی هیونگ
در حال حاضر من فقط به پول، موسیقی و خواب فکر میکنممن:
قلبم...
:/ادامه دارد...
_____________
ویز ویز🐝
YOU ARE READING
The Message Of Savior [Sope]
Fanfictionدر حالی که برای آخرین بار اتاقش رو از نظر میگذروند دست هاش رو بالا و بالاتر برد. هرکاری که فکر میکرد لازمه رو، انجام داده بود. به دونه های کوچیکی که کف دستش، که دقیقا روی عدد 18 هک شده ی اون قسمت قرار داشت نگاه کرد. به یه تلنگر برای متوقف شدن نیاز د...