sugges

272 93 15
                                    

پیشنهاد
____________

احتمالا تا الان همه اتون به این نتیجه رسیدید که تنها کاپلی که روابط اهم اهم نداشتن هوسوک و یونگی هستن!

هوسوک هم که میدید کم کم دوستاشون دارن بهشون تیکه میندازن، تصمیم گرفت دست به کار بشه و به یونگی طناب بده.

-هیونگ، تو خوابیدن رو دوست داری؟

یونگی سرش رو از برگه ای که داخلش در حال یادداشت کردن بود در اورد و به هوسوک نگاه کرد.

-آره! چطور؟

هوسوک خوشحال از گرفتن حرفش گفت:

-پس بیا یه روز با هم بخوابیم!

یونگی اولش نگرفت اما بعد از چند ثانیه که فهمید فقط توی ذهنش به "وات د فاک! چی!" افاده کرد و همچنان سعی کرد خودش رو به اون راه بزنه.

هوسوک ناموفق بود و یونگی بعدا فهمید که چه زمان با ارزشی رو از دست داده و خب دستش به جایی بند نبود، پس تصمیم گرفت اینبار خودش شانسش رو امتحان کنه.

-هوسوکی...

از پشت هوسوک رو بغل کرد و کنار گوشش ادامه داد:

-تو مثل پریز برقی و منم مثل شارژری هستم که برای کار کردن به فرو رفتن داخل تو نیاز دارم.

قرار نیست نقشه یونگی هم مثل هوسوک پیش بره.

-اعتراف میکنم هیونگ، مخم رو زدی.

ادامه دارد...

___________
ویز ویز🐝

The Message Of Savior [Sope]Where stories live. Discover now