کاپل جدید
_______________تا الان شده دوست قدیمیتون رو با دوست جدیدتون کاپل کنید؟
برای هوسوک همچین اتفاقی در حال رخ دادنِ؛ البته بعد از اینکه مطمعن شد دوست قدیمیش به اندازه دوست جدیدش سینگل و بدبختِ.شاید بپرسید از کجا فهمید دوست قدیمیش به اندازه دوست جدیدش بدبختِ، که باید بگم از یونگی پرسید.
یونگی بهش گفته بود که جیمین هم به اندازه تهیونگ واجب شرایطه و توی این بحران که ممکنه تهیونگ پا نَشُسته بپره وسط معاشقه اشون بهترین گزینه است.پس طی یه حرکت کاملا جوانمردانه اون دو نفر رو با هم آشنا کرد و فرستادشون سر خونه زندگیشون! هرچند هیچ کدوم از اون دوتا خونه زندگی ای نداشتن که برن داخلش واسه همین سر از خونه و زندگی یونگی در اورده بودن.
-جیمین... جیمین...
تهیونگ بود که صداش رو پس کله اش انداخته بود و طول خونه رو دنبال جیمین _دوست پسرش_ میگشت تا شاهکار جدیدش رو بهش نشون بده.
-جانم؟
هیچ وقت! تاکید میکنم هیچوقت کنار یه زوج که بعد از مدت طولانی ای سینگل بودن به هم رسیدن نشینین! وگرنه شاهد حرف هایی میشید که فراموش کردنشون نیازمند یه تصادف برای از بین رفتن حافظه اتونِ.
-شد یه بار صدات کنم بگی جانم!
گفتم.
این یونگی بود که معترض به هوسوک گفت و خب اونم حرفش رو به نیم متر پایین قلبش* دایرکت کرد.-ببین چه دینامیتی شدم...
قطعا کسی با یه هفته بدنسازی نمیتونه تبدیل به جان سینا یا امثال اون بشه! حتی اگر اون آدم تهیونگ باشه...
-چه فایده وقتی فیتیله* ات سه سانته!
و احتمالا میتونید حدس بزنید فیتیله تهیونگ نمیتونه سه سانت باشه مگر اینکه کاری کرده باشه و جیمین باهاش قهر کنه و اون و سه سانت ببینه.
-هوسوک! به نظرت بد نمیشه بهشون یادآوری کنم اونی که دارن روش راه میرن نورون های عصبی مغز منه و محل پیاده روی نیست؟ بعد عصبی میشم میگن چرا اخلاق نداری...
ادامه دارد...
_____________
ویز ویز🐝نکته: توی خوابگاه مهمولا به غیر از کسایی که کارت ورود داشته باشن یا عضو اونجا باشن کس دیگه ای نمیتونه داخل بره مگر اینکه مجوز داشته باشه.
*نیم متر پایین قلب میشه باسن، بوتی، کون، هلو یا هر چیز دیگه ای که صداش میکنید.
*فیتیله که دیگه میدونید منظورش کجا بود :))
YOU ARE READING
The Message Of Savior [Sope]
Fanfictionدر حالی که برای آخرین بار اتاقش رو از نظر میگذروند دست هاش رو بالا و بالاتر برد. هرکاری که فکر میکرد لازمه رو، انجام داده بود. به دونه های کوچیکی که کف دستش، که دقیقا روی عدد 18 هک شده ی اون قسمت قرار داشت نگاه کرد. به یه تلنگر برای متوقف شدن نیاز د...