سلام وقت همگی بخیر ما اینجا با پارت دوم مصاحبه why در خدمت شما هستیم...
در بخش قبل با کارکتر های فرعی فیک مصاحبه داشتیم و در پارت دوم میخوایم با کارکتر های اصلی و مکمل صحبت داشته باشیم...
"خب الان میخوایم با نفر اول امروز یعنی خانم هسو مصاحبه داشته باشیم"
*سلام هسو جان از اینکه مارو در این مصاحبه همراهی میکنی ممنونم نظرت درمورد روند داستان چیه؟
&سلام به همه خوانندگان عزیز... خب راستش......... جیغغغغغغغغغغغ چرا انقدر نقش من توی فیک کم رنگ شدهههههه نمیخوامممممممممم حداقل شوهر بهم نمیدی بزار کنار جین بمونمممم دوستمو ازم جدا نکن زنیک....
"قطع کردن صدا*"
خب مثل اینکه ارتباطمون رو با خانم هسو از دست دادیم
"نفر بعدی که باهاش مصاحبه میکنیم ددی بزرگوار کیم نامجون هستن به افتخارشون دست و جیغ و هورااااا"
*ازین که در جوار نورانی شما حضور دارم بسیار مفتخرم و هر لحظه ممکنه از شدت هاتی ش... نه چیز از شدت کمبود قند غش کنم... اره... خب نظرتون درمورد روند داستان چیه*
×های آرمی دیس ایز ار ام... ممنونم از این که مصاحبه من رو تماشا میکنید... خب نظر من اینه که داستان تا اینجا روند نسبتن مناسبی داشته فقط در یک سری جزئیات ریز بی دقتی شده که میشه چشم پوشی کرد... و اینکه سعی کنید زیاد کش پیدا نکنه چون ممکنه باعث خستگی آرمی هام بشه... ولی در کل تا اینجا خوب بود و ازش نهایت لذت رو بردم...
*ممنونم از اینکه انقدر با احترام انتقاد میکنید و نظرتون رو به اشتراک میذارید... حتمن بهشون عمل میکنم... ممنونم از اینکه افتخار دادید با ما مصاحبه کنید...
"من زندم... شاید"
"خب نفر بعدی که میخوایم باهاش مصاحبه کنیم امید جهان جانگ جیهوپ هستن که با حضورشون محظر (مهظر؟ مهضر؟ محضر؟) مارو نورانی کردن"
*ازینکه افتخار دادید و الان در اینجا حضور دارید از صمیم قلب سپاس گذارم و اینکه باعث افتخارمه و خیلی خوشحالم که شمارو از نزدیک میبینم و الانه سکته کنم...
^های آرمی... ایم یور هوپ ، یور مای هوپ ، ایم جیهوپ... من هم خوشحالم که الان اینجام و باعث افتخارمه...
*شما خیلی لطف دارید... خب نظرتون درمورد روند داستان چیه...
^اتفاقی که توی پاریس افتاد... خب منو تا مرز سکته کشوند و همش عذاب وجدان داشتم که چرا نتونستم از جین محافظت کنم... ولی در کل از داستان لذت میبرم و اینکه به سمت پایان شاد میره باعث خوحشالیه...
*اول از همه ازتون معذرت میخوام که شمارو توی همچین موقعیت بدی قرار دادم... و دوم اینکه نظراتتون برای ما پرتوی نوری از امیده... از اینکه کمی از وقت باارزشتون رو در اختیار ما قرار دادید ممنونم...
KAMU SEDANG MEMBACA
why?
Fiksi Penggemarیه ریل لایف از زندگی خودم در قالب داستان من معتقدم درون گراها هم یه جایی کم میارن و دلشون میخواد از خودشون و زندگیشون برای دیگران حرف بزنن من الان دقیقن توی همون نقطم؟ ___________________________________ +تو...تو چطور با وجود این همه سختی بازم طاقت...
