#پارت_28
عنوان پارت: "سفر "
فنجون قهوه اش رو از لبش فاصله داد و پرسید:
_هفته دیگه وقتت آزاده؟
تهیونگ نگاه از فیلمنامه ای که مشغول خواندنش بود گرفت و سر بلند کرد:
_منیجرم یه چیزایی گفته ولی فکر کنم بتونم عقب بندازمشون، برنامه خاصی داری؟
_هوم، تو فکر اینم که برای کریسمس بریم مارسی
پسر بزرگتر به آرومی جواب داد و تهیونگ سر کج کرد:
_با منیجرم تماس میگیرم
پسر بزرگتر با قدردانی لبخند زد.
برنامه های زیادی داشت، میخواست به دیدن پسرک گلفروش و خواهرش بره و مهم تر از همه دیدن پیرمرد دوست داشتنی!
دلش میخواست که طبق قولش تهیونگ رو ببره تا اونو نشون پیرمرد بده._نظرت درمورد بچه چیه؟
خیلی ناگهانی درحالی که نگاهش رو به کتاب توی دستش دوخته بود پرسید و تهیونگ بهت زده سر بلند کرد:
_چی؟
_بچه...دوست داری بچه داشته باشیم؟
لوئیس آروم گفت و نگاهش رو با مکث تا صورت مات و مبهوت تهیونگ کشید.
مدت کوتاهی بینشون سکوت شد تا اینکه تهیونگ کم کم از شوک پیشنهادی که شنیده بود خارج شد و آروم فیلمنامه اش رو کنار گذاشت و لب تر کرد~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~
دوربینش رو بالا گرفت و شروع به فیلمبرداری کرد.
خستگی پرواز توی تنش بود اما این دلیل نمیشد که فیلمش رو نصفه نیمه بزاره!_یه سفر بی برنامه اومدیم یا برنامه ای داری؟
درحالی که از شیشه جلو، از خیابون های شلوغ فیلم میگرفت جواب جیمین رو داد:
_تقریبا یه برنامه کامل دارم مگه جای خاصی هست که بخوای بری؟
_نه فقط کنجکاو بودم
پسر بزرگتر آروم گفت و گوشیش رو از جیبش بیرون کشید و درحالی که روشنش میکرد آروم با تردید محوی پرسید:
_ هتل...گرفتی؟
_نه
جونگکوک با اخم محوی جواب داد و با اکراه دوربین رو پایین آورد.
هیچ کدومشون خاطره خوشی از هتل توی تعطیلاتشون نداشتن._قراره کجا بریم؟
_یه خونه گرفتم.
از قبل هم دادم برسیش کنن، مشکلی پیش نمیادجیمین آروم سر تکون داد و جونگکوک دوباره دوربین رو بالا گرفت و مدت کوتاهی از هر زاویه فیلمبرداری کرد.
سکوت سنگین و تلخی ماشینو دربر گرفته بود و باعث شد جیمین با کلافگی شروع به کندن پوست لبش کنه.میدونست که جونگکوک چقدر از یادآوری اون اتفاق متنفره اما دست خودش نبود که نگرانیش اجازه نداد ساکت بمونه.
بعد از مدت کوتاهی با فکری که به سرش زد لب باز کرد:
YOU ARE READING
𝑷𝑨𝑺𝑺𝑰𝑵𝑮 𝑻𝑯𝑹𝑶𝑼𝑮𝑯 𝑻𝑯𝑬 𝑪𝑳𝑶𝑼𝑫𝑺
Fanfiction"گذر از ابر ها" نویسنده: "پانیکا" ژانر: "فلاف، رمنس، انگست" کاپل: "لیونگ(ویمین)، کوکمین، نامجین، سپ" ~~~~~~~~~~~~~ «توجه داشته باشید که گذر از ابر ها فصل دوم فیک "مولن روژ" هست که توی پروفایلم میتونید پیداش کنید؛ لازم به ذکره که خواندن فصل دو بدون خ...