♡ ﷽ ♡
.
.
سه روز..دقیقا سه روز از تمام شدن غذا و گم شدنشون میون دریای بی پایان می گذشت..
دریا بی ملاحظه دو پسر رو درون تختشون تکون میداد و براشون لالاییِ مرگ میخوند..دو پسر حتی دیگه جون نداشتن که سرجاشون بشینن..جان به بدنهی قایق تکیه داده و ییبو هم کنارش دراز کشیده بود..
لایلا با دیدن اون شرایط غم انگیز پر زد و مقابلشون نشست..مو بلوند نگاهی به طوطی انداخت و لب های خشک و ترک خوردهاش رو باز کرد:
_آه این پرندهی سمج..چرا هنوز دنبال ماست؟!
مو مشکی با بیحالی پلک زد و جوابی نداد..
پسر کوچکتر به سختی بدن دردناکش رو تکون داد و تو جاش نشست..لبخند بی جونی نثار پرندهی وفادارش کرد و انگشت اشارهاش رو به آرومی روی منقار طوطی کشید.._لایلا! دیگه بهتره از اینجا بری..
دیگه دنبالمون نیا و برو پی زندگی خودت.._برو پی زندگی خودت! برو پی زندگی خودت!
مو بلوند حتی حال نداشت که به بلبل زبونی های طوطیِ خوش حرفش بخنده..پس فقط همونجا نشست و نظاره گر بال زدن و اوج گرفتن طوطی شد..
با شنیدن صدای افتادن چیزی به عقب برگشت و شیائوجانی رو دید که با وجود افتادنش روی زمین، باز هم سعی در نشستن داره..
آهی از میون لب هاش خارج شد و دوباره به حالت خوابیدهاش برگشت و دراز کشید..مو مشکی بهش نگاه نمیکرد..از دیدن چهرهی رنگ پریده و بیحال مو بلوند خجالت می کشید و همه چیز رو تقصیر خودش می دونست..پس نتونست این شرمندگی رو طاقت بیاره و صدای ضعیفش به گوش رسید:
_معذرت میخوام..
مو بلوند ابرویی بالا انداخت و منتظر ادامهی جملهی پسر شد..و مو مشکی هم دوباره لب باز کرد:
_تقصیر منه که انقدر بی عرضه بودم و نتونستم هیچکدوممون رو نجات بدم..
ییبو چشم هاش رو تو حدقه چرخوند..دست پسر رو کشید و اون رو کنار خودش انداخت و مجبورش کرد که دراز بکشه..
YOU ARE READING
𝙇𝙤𝙨𝙩 𝙄𝙣 𝙏𝙝𝙚 𝙅𝙪𝙣𝙜𝙡𝙚☘︎ᶜᵒᵐᵖˡᵉᵗᵉᵈ
Fanfiction🍀𝑵𝒂𝒎𝒆 : 𝑳𝒐𝒔𝒕 𝑰𝒏 𝑻𝒉𝒆 𝑱𝒖𝒏𝒈𝒍𝒆 🍀𝑪𝒐𝒖𝒑𝒍𝒆 : 𝒀𝒊𝒁𝒉𝒂𝒏(𝐿𝑆𝐹𝑌) 𝑽𝑲𝒐𝒐𝑲/𝑱𝒊𝑿𝒖𝒂𝒏 🍀𝑮𝒆𝒏𝒓𝒆 : 𝑨𝒅𝒗𝒆𝒏𝒕𝒖𝒓𝒆/𝑪𝒐𝒎𝒆𝒅𝒚/𝑫𝒂𝒊𝒍𝒚 𝑳𝒊𝒇𝒆 🍀𝑾𝒓𝒊𝒕𝒆𝒓 : °•𝔂𝓪𝓭𝓮𝓰𝓪𝓻•° 🍀 گمشده در جنگل🍀 🍀خلاصه: ژو چنگ...