fake love

33

نامجون جین با لطافت بوسید و پرسید میشه امشب ما باهم...؟
جین بدون جواب نگاهی به نامجون انداخت باید چیکار میکرد اونم این رابطه رو میخواست عقلش بهش نهیب میزد که این سکس ممکنه همه چیز رو بدتربهم بریزه اما جین میخواست یک امشب مغزشو خاموش کنه و از حالش لذت ببره

چشاشو بست و منتظر نامجون موند . یک جور اجازه دادن بود نامجون با ترديد جلو رفت و اروم لباشو بوسید
و با همکاری که جین کرد اشتیاقش بیشتر شد و بوسه هاشو عمیق تر می‌کرد
هرچی بیشتر طعم لبهاشو میچشید تشنه تر میشد انگار بعد سالها به یک چشمه آب رسیده بود
دکمه های پیراهن جین رو باز کرد از گردن تا به پایین شروع به بوسیدن کرد
جین بوسیدنی ترین اندام دنیا رو داشت پوست سفیدش مث برف میموند بدون هیچ لک و نقصی می‌درخشید اونقدر که نامجون می‌ترسید رد بوسه هاش روی پوست جین بمونه
نیپل جین رو به دهن گرفت و مکید
جین بی اختیار ناله می‌کرد و زیر نامجون پیچ و تاپ میخورد
که باعث می‌شد نامجون هورنی تر بشه
دکمه ی شلوار جین رو باز کرد و پایین کشید
به باسنش چنگ زد و از نرمیش ناله ای کرد
همونطور که داشت جین رو میبوسید دکمه های پیراهن خودش هم باز کرد و دراوردش
جین دستش رو به عضلات شکم نامجون کشید و لذت برد جاهاشون برعکس کرد جین خجالتی نبود فقط دربرابر نامجون شکننده و حساس تر بود با نگاه اغواگرانه اش روی پایین تنه نامجون نشست و با دو دستش به سینه ی نامجون تیکه داد و خودشو دورانی تکون داد
نرمی باسنش و اون حرکات نرم اما قوی نامجون رو به مرز دیوانگی از شدت خواستن کشیده بود
به باسن جین سیلی زد با گرفتن کمرش باز جاهاشونو عوض کرد بین دو پای جین قرار گرفت و دستش روی شرت جین گذاشت به ارومی پایین کشید . بوسه های ریزی به به زیر نافش تا پایین زد دست جین وبین موهاش قرار گرفت و موهاشو چنگ زد ‌نامجون آلت جین رو تا نیمه توی دهنش برد و مکید با حرکات ریتمیک سرشو تکون میداد وهربار قسمت بیشتری رو وارد دهنش می‌کرد قبل از این که جین ارضا شه عقب کشید خیلی وقت بود با هیچ امگایی سکس نداشت اکثرا با بتاها میخوابید
برای آماده کردن دستشو به سمت حفره ی جین برد اروم انگشتهاشو وارد کرد و حرکات قیچی وارشو شروع کرد زیاد آماده شدنش طول نکشید
اروم سر التشو روی سوراخ جین تنظیم کرد و با کوبیدن لباش روی لبای خیس جین اروم واردش شد.
.
.
.

درحالی که نفس نفس میزد ضربه ی آخر رو درون جین زد و همون داخل کامشو ریخت از روی جین کنار رفت و بغلش کرد موهاشو نوازش کرد و اشکاشو با دست پاک کرد بوسیدش و سرشو به سینش چسبوند و گفت کیم سوکجین من دوستت دارم!
*****

جیمین به محض رسیدن روی تخت هتل ولو شد و گفت آخ خستمهههه میخام تا دو روز بخابم
جونگکوک کنارش دراز کشید وگفت ولی باید لباسهاتو عوض کنی
جیمین گفت قیافه اشو کیوت کرد و گفت نمیشه همینطوری بخابیم؟ همسری؟؟
جونگکوک لبخند زد وگفت پاشو میکاپ داری و موهاتم تافتیه تازه کلی رقصیدیم و کل هیکلمون چسبناک شده یک دوش باهم بگیریم
جیمین غرغری کرد و خودش رو به بالشت مالید و گفت یک چرت بزنیم بعد؟؟؟ حوصله ندارم خودمو بشورم
جونگکوک لپشو کشید و گفت من میشورمت
جونگکوک وان رو با آب گرم پر کرد به سمت جیمین رفت و براید استیل بغلش کرد و به غرغرهاش توجه نکرد توی حموم تک تک لباسهاشونو در اورد
اول خودش وارد وان بزرگ شد و نشست
جیمین هم وارد شد جونگکوک اونو رو روی پاهاش نشوند
جیمین ناله ای از گرمی آب کرد و گفت این خیلی خوبه
جونگکوک هومی کشید و جیمین رو از پشت تو بغل کشید و بوسه ای روی گردنش گذاشت
جیمین لرزی کرد و با لحن ارومی گفت سرده نکن .
جونگکوک زمزمه کرد گرمت میکنم
با دست راستش ران نرم و لطیف جیمینی رو نوازش کرد و دست دیگش رو دور کمر جیمین حلقه کرد فاصله بدنهاشون رو به صفر رسوند
پوست بدنشون داشت توی گرمای هم حل میشد جونگکوک رایحه جیمین رو تا بیشترین حد به ریه هاش کشید و لبخندی زد و گفت هیچ وقت فکر نمیکردم تا این حد به عطر تن یکی وابسته شم عشق زیبای من
جیمین لبخندی زد با دست چپش حلقه‌ی جونگکوک رو لمس کرد و انگشتهاش رو نوازش کرد .
جونگکوک سرش رو نوازش کرد و گفت بشورمت؟
اروم انگشتهاشو شامپویی کرد و روی بدن جیمین کشید و کفیش کرد
لمس دستهای کوک حس هیجان و شهوت رو توی جیمین بیدار می‌کرد بدنش مورمور شده بود
جونگکوک لمس دستاشو به سمت پایین تنه ی جیمین برد و اروم دستاشو به دیک جیمین نزدیک کرد و با دیدن تحریک شدگیش پوزخندی جذاب زد و همزمان با گرفتن آلتش نرمه ی گوش جیمین رو مکید و نالشو در اورد
زیر گوش جیمین پرسید سکس برای فندق ضرر نداره؟
جیمین با پریشونی و خجالت گفت من از کجا بدونم کوک
جونگکوک گفت خب پس تا فردا که من زنگ بزنم به پزشکت بپرسم صبر میکنیم
جیمین گفت من نمیتونم صبر کنممم
جونگکوک گفت امشب رو یه جور دیگه خلاصت میکنم
دستشو دور آلت جیمین حلقه کرد و شروع به هندجاب رفتن واسه جیمین کرد
بعد از کام شدن جیمین اروم با آب گرم شستش و حوله تنی روبهش پوشوند و بیرون فرستادش یک دوش آب سرد گرفت و بیرون رفت به جیمین کمک کرد که لباس بپوشه و موهاشو خشک کرد
جیمین از خستگی موقع سشوار خوابش برد و جونگکوک از شدت کیوتیش ضعف کرد بدون ییدار کردنش اونو تو تخت گذاشت و بغلش کرد
اولین شب از زندگی مشترکشون شیرین و به یاد موندنی گذشته بود

اولین و آخرین اسمات فیک 😶‍🌫️ .
فیک هم به آخراش رسید و پارت بعد پارت اخره🥲🥹