PART 45

112 18 2
                                        

چشم می‌گیرم از مسیری که فرمانده پارک برای خروج طی کرده و می‌دوزمش به چشم‌های منتظر و مراقب مینهو.

+می‌تونی بری عزیزم، ملاقاتم با ولیعهد طول می‌کشه.

نگاهش رو به دستم که روی دستگیره قرار داشته می‌بینم.

مینهو:به نظرتون بهتر نیست این ملاقات رو به بعد موکول کنین؟.

لبخند می‌زنم.

+شاید بعد دیگه تاثیر و نیازی این وسط نباشه.

نفس عمیقی کشیده و یک قدم عقب رفته.

مینهو:خیلی‌خب، در محوطه‌ی باغ پرتقال منتظرتون می‌مونم.

می‌شنوم اما درکی ندارم.
گفت باغ پرتقال...
میوه‌ای که یادآور رایحه‌ی شاد و مست و شهوت‌انگیز مردی بوده که در خواب دیدم.
مردی که باعث شده بود من...

بریده و صدادار، ناگهان دم عمیقی از هوای خنک راهرو می‌گیرم و برای دور شدن از این افکار و خاطرات سیاه و ممنوعه، درب اتاق ولیعهد رو آهسته هل میدم و پا به اتاقی می‌گذارم که به جای اکسیژن، از عطر خفقان‌آور و سوزان آتش پر شده.

به خوبی می‌دونم که در زمان‌هایی که جونگ‌کوک آرام و خونسرد هست رایحه‌ی خفیف و ملایمی از براده‌های چوب داشته و اینکه چرا هنگام بحث و جدل با پدرش که قطع به یقین پر از خشم و شک بوده، به جای آتش، رایحه‌ی چوب پخش کرده جای پرسش و شگفتی داشت.

زمزمه می‌کنم.

+ولیعهد.

یک قدم رو به جلو و چشم می‌چرخونم و مقابل پنجره‌ای پیدا می‌کنم که کنار درب بالکن تعبیه شده.

+ج‍... جونگ‌کوک.

جونگ‌کوک:دارم... می‌سوزم تهیونگ، دارم می‌سوزم، می‌فهمی؟.

آخرین گام من برای رسیدن به او هماهنگ شده با برگشتن جونگ‌کوک به طرف من.

خیره چشم‌های هم...

خنده‌اش رو می‌شنوم، پر از درد و آغشته به زهر.

جونگ‌کوک:من برادر داشتم، تموم... تموم اون روزهایی که تنهایی من پنج، شیش ساله رو سمت تو کشوند من برادر داشتم. تموم روزهایی که همراه قدم‌های من می‌شد تا بتونم ببینمت و تموم روزهایی که تو رو بغل می‌کرد و پیش من می‌آورد. من برادر داشتم تموم روزهایی که با جدیت نسبت به کارش و بی‌تفاوتیش نسبت به من، مشغول آماده کردن نقشه و مقدمات رزم و جنگ بود.

غمگین از غصه‌ای که وجود جونگ‌کوک رو با حرص و ولع می‌خورده، دست جلو می‌برم و دستش رو نوازش‌وار، اسیر انگشت‌های خود می‌کنم.

لرزش لب‌هاش...

جونگ‌کوک:تموم روزهایی که من تنها بودم و خاطرات برادرانه و شیرین جیمین، رفیقم رو با برادرش سوکجین می‌شنیدم.

𝗗𝗔𝗡𝗗𝗘𝗟𝗜𝗢𝗡 ꔛ 𝗲𝗺𝗽𝗿𝗲𝘀𝘀Where stories live. Discover now