-لوهان...
با شنیدن اسمش سرش رو از روی زانوهاش برداشت و نگاهش بالا اومد. دقیق نمیدونست چقدر روی سکوی سنگی کوچیک کنار در خونه سهون نشسته و منتظر مونده اما الان حس میکرد تمام بدنش خشک شده. خودش رو بالا کشید و با اخم به پسر قد بلند روبروش خیره شد.
حتی نمیدونست چی بگه... سرزنشش کنه؟بهش فحش بده که انقدر سرخوده یا تشکر کنه!؟
اه عمیقی کشید.
-تو... تو واقعا یه چیز دیگه هستی اوه سهون!
درحالی که دندوناش رو فشار میداد روی هم زمزمه کرد.
-بیا تو...
سهون با ارامش گفت و رفت سمت در.
لوهان پلکی زد.
-توی لعنتی...
-میدونم... اقای شین بهم زنگ زد... بیا تو حرف بزنیم...
سهون مجددا با ارامش گفت و بعد خودش رفت داخل خونه و در رو باز گذاشت. لوهان سرجاش موند و چندین بار روی پاش جلو عقب شد. نمیخواست بره تو اما از سمت دیگه هم باید با سهون حرف میزد.
-لعنت بهت...
زیر لب غر زد و با حرص وارد خونه سهون شد و در رو کوبید به هم.
کفشاش رو جلوی در ول کرد و با قدمای بلند و حرصی وارد هال شد. اما خبری از سهون نبود.
-اوه سهون!!!
با حرص داد زد.
-اینجام...
صدای سهون از اتاق خوابش اومد و لوهان مجبور شد راهی اونجا بشه با حرص وارد اتاق خواب شد و با دیدن سهون که با بالا تنه لخت داشت جلو کمد لباس عوض میکرد تندی چرخید و بهش پشت کرد.
-چرا اینکارو کردی؟
از لای دندوناش گفت.
-چرا نباید میکردم؟
انقدر خونسرد پرسید که باعث شد لوهان بخواد موهاش رو بکشه تا ارامش کوفتیش رو بهم بزنه.
-چون منِ لعنتی خوشم نمیاد زیر دین کسی باشم!
-زیر دین نیستی!
سهون دوباره با لحن بی حسی گفت.
-به چه حقی جای من تصمیم گرفتی!
لوهان داد زد،برعکس سهون اون اصلا کنترلی روی اعصابش نداشت.
-چون تو وقتی لجباز میشی مغزت کار نمیکنه وکیل کوچولو... مسلما میخواستی شاخ شونه بکشی و بگی کمک نمیخوای... و من اصلا تحمل نداشتم به خاطر دندون گرد بودن اون مرتیکه تو از تایم خوابت بزنی و بخوای بیشتر کار کنی!
لوهان با حرص چرخید سمتش.
-پس تصمیم گرفتی با پولایی که با گند کشیدن به زندگی خودت به دست میاری من رو مدیون خودت کنی!میدونی الان چه حس گندی دارم؟؟؟؟ فکر میکنی خوشم میاد بقیه خودشون رو برای من قربانی کنن!؟
ВЫ ЧИТАЕТЕ
••💮SignMate💮••
Фэнтезиتو دنیایی که همه وقتی هجده ساله میشن یه نشانه روی مچ اشون برای شناسایی نیمه گمشده اشون ظاهر میشه بیون بکهیون نشانه ای نداره!اونم مثل هر هجده ساله دیگه ای روز تولدش با شور و شوق مچ اش رو چک کرد اما هیچ خبری از اون نشانه خاص که قرار بود به بکهیون سرنو...