پارت سی و نهم

6K 996 205
                                    

-میتونید برید!

به محض اینکه این جمله از بین لبای استاد بی اعصابش خارج شد از جا پرید و کوله اش رو به سرعت روی دوشش انداخت. بالاخره پروژه طلسم شده اش رو تحویل داده بود و با اینکه نمره چندان خوبی نگرفته بود اما همین که تموم شده بود براش کافی بود.

-کیونگ تو هم میای؟

داشت میرفت سمت در که یکی از هم کلاسی هاش صداش کرد.

چرخید سمتشون.

-کجا؟

-جشن به پایان رسیدن خفت خاری هامون واسه این پروژه کوفتی!

یکی از دخترا با لحن شادی گفت و کیونگ اگرچه که دلش میخواست یه کم خوش بگذرونه اما تو جمع هم کلاسی هاش زیاد راحت نبود پس لبخندی زد و سر تکون داد.

-نه... یه سری کار دارم که باید انجام بدم... خوش بگذره..

و قبل اینکه غرغرای دوستاش بره بالا از کلاس دوید بیرون ، اما به محض خارج شدن از در چنان شوکه شد که کم مونده بود نقش زمین شه.

اولین فکرش این بود که خیالاتی شده اما وقتی جونگین تکیه اش رو از دیوار روبه روی کلاس گرفت و اومد سمتش کیونگ فهمید خواب نیست.

با چشمایی که به وضوح گشاد شده بودن چندین بار تند تند پلک زد و بعد خیلی عادی چرخید و راه افتاد.

-هی کجا میری؟

جونگین بدون مکث گفت و از پشت کوله اش رو کشید.

-کارم داشتی؟

کیونگ با خونسردی ظاهری پرسید.

-نه اومده بودم درِ کلاستون رو تماشا کنم!

جونگین با اخم به حالت تمسخر گفت و باعث شد اخم ظاهری کیونگ جدی تر بشه.

-چی شده؟

-باید حرف بزنیم!

کای با خونسردی گفت و کیونگ اب دهنش رو قورت داد. با اینکه گفتن جمله 'من با جنابعالی حرفی ندارم! ' و بعد قدم زنان دور شدن خیلی دراماتیک و کول به نظر میرسید اما کیونگ هفته پیش پی برده بود این دراماتیک بازی ها با زندگی اون هم خونی نداره و نباید به خودش اجازه جوزده شدن رو بده. در نتیجه عین یه بچه خوب فقط یه باشه مظلوم زیر لب گفت و کای مچش رو چسبید و دنبال خودش کشیدش.

کیونگ همون لحظه پی برد که شاخ شونه نکشیدن براش وقتی دور و بر کایه نفع بیشتری داره.

الان دستش تو دست کای بود و قرار بود برن با هم حرف بزنن و همش هم بخاطر این بود که تونسته بود جلوی دهنش رو بگیره و افکارش رو بیان نکنه.

وارد محوطه کمپس که شدن کای متوجه اینکه بقیه دارن با تعجب نگاهشون میکنن شد و به سرعت دست کیونگ رو ازاد کرد و باعث شد کیونگ بخواد بره و چشم تمام کسایی که با فضولی بهشون خیره شده بودن رو دربیاره.

••💮SignMate💮•• Où les histoires vivent. Découvrez maintenant