🔑بادیگارد~ پارت هفده

2.8K 580 52
                                    

Chanyeol's pov.

در خوابگاه رو محکم کوبیدم و بجای آسانسور، سمت پله ها رفتم.

با رسیدن به بیرون سریع سوار ماشینم شدم و کیف رو به صندلی عقب پرت کردم. ماشینو روشن کردم و از فن هایی که میخواستن ازم عکس بگیرن رد شدم، خوشحال بودم که شیشه های ماشین دودیه و نمیتونن کاری بکنن. وقتی به ترافیک رسیدم و ماشین رو نگه داشتم بالاخره عصبانیتی که سعی در خفه کردنش داشتم، فوران کرد و چندین بار محکم به دنده ماشین کوبیدم.

"زنگ بزن به سهون" با صدای بلند به سیستم ماشین داد زدم.

-سلام رئیس

-سهون من بیرونم

- منظورت چیه بیرونی؟ بیرون کجا؟

-دیگه بادیگارد بکهیون نیستم!

-چـــــــــی؟ تو جدی هستی؟چیشده،الان کجایی؟

- دارم میرم سمت خونه ام، و اره اون منو اخراج کرد.

- رئیس بیخیال اون نمیتونه تورو اخراج کنه اینکار به سوهو بستگی داره!

- ببین الان این خیلی بهتره، بزودی میرم دفتر و یه بادیگارد دیگه برای بک آماده میکنم، بعد به سوهو زنگ میزنم و برنامه جدیدو میگم.

-رئیس یکم آروم شو من بعدا بهت زنگ میزنم.

-اووون لعنتیییی بوسیدش سهون میفهمی؟

-میدونم رئیس، متاسفم بزار بقیه رو برسونم خوابگاه...بهت زنگ میزنم

- باشه حرف میزنیم.

تلفن رو قطع کردم و از خیابون خونه گذشتم و به جاش سمت دفترکارم رفتم.

♡♡♡♡♡♡

Baek's pov.

رو زمین لیز خوردم و نشستم وقتی که چانیول در رو اونقدر محکم کوبید که قفل در کم مونده بود بشکنه. 'بکهیون تو یه احمقی'

تو ذهنم به خودم تشر زدم و با دستام سرمو گرفتم.

"چه اتفاقی افتاده؟" صداهایی شنیدم که باعث شد سرم رو بالا بگیرم و دی او و لوهانی رو ببینم که با ساک مسافرتیشون جلوی در ایستاده بودن.

"بک" لوهان ساک رو زمین انداخت و به طرف من دوید درحالیکه دی او سریع بیرون رفت.

"چیشده؟ آسیب دیدی؟" به آرومی منو تکون داد و همه جامو چک کرد.

"او...اون..رفت" جلوی هق هق هامو نمیتونستم بگیرم محکم بغلش کردم.

" کی رفت بک؟"

"چان...یول" مستقیم بهش گفتم و همزمان دی و او همراه با تمین و دهیون داخل شدن.

"بک حالت خوبه؟" دهیون سریع به طرفم اومد و جلوم زانو زد.

The Bodyguard (‌کامل شده)Where stories live. Discover now