سه ماه بعد
پروندهای که دستش بود رو با حرص روی میز کوبید و از لای دندونهای قفل شدهاش گفت: «الان سه ماهه که دارید به بهانههای مختلف محاکمه رو عقب میندازید یا ارجاع میدید به جلسهی بعدی دادگاه. من که هزار جور مدرک براتون آوردم که وو ییفان بیگناهه و ساخت بلک دایمند اتفاقی بوده پس چرا انقدر همه چی کش پیدا کرده؟!»
رئیس کیم نفسش رو با حرص بیرون فرستاد: «اگه این مدارک نبود دو ماه قبل، بعد از اعلام حکم اعدام راوی، وو ییفان هم اعدام میشد. »
به ساعتی که بالای سر رئیس کیم نصب شده بود نگاه کرد. تا نیم ساعت دیگه جلسهی دادگاه کریس شروع میشد ولی هنوز توی ادارهی پلیس بود و داشت با رئیس کیم بحث میکرد.
-حق با شماست عذرمیخوام وقتتون رو گرفتم.
احترام نظامی به رییس کیم داد و از اتاق بیرون اومد. سریع از اداره خارج شد و با بیشترین سرعت ممکن به سمت دادگاه حرکت کرد. از شانس بدش به ترافیک نیمه سنگین خورد و یک ربع از وقتش توی ترافیک تلف شد. میخواست زودتر برسه تا قبل از ورود کریس به دادگاه ببینتش ولی با این وضع ترافیک حتی بعید میدونست بتونه سر وقت به جلسهی دادگاه برسه. چند بار مشتش رو به فرمون کوبید و توی فرعی پیچید تا از خیابونهای فرعی به دادگاه برسه. یه خیابون مونده بود دادگاه و ماشین رو توی نزدیکترین کوچه به دادگاه پارک کرد و پیاده شد. بقیهی مسیر رو بیوقفه دوید و وقتی وارد دادگاه شد نفس نفس میزد. از پلهها بالا رفت و بیسروصدا وارد اتاق محاکمه شد. از دور چانیول و بکهیون رو تشخیص داد که توی ردیف دوم نشسته بودند و سریع خودش رو به اون دو نفر رسوند.
-خیلی دیر کردم؟
چانیول جواب داد: «اره خیلی وقته محاکمه شروع شده.»
کریس توی جایگاه متهم ایستاده بود و دادستان دوباره داشت همون سوالهای قدیمی رو ازش میپرسید. دست بکهیون روی دستش نشست و فشار خفیفی بهش وارد کرد: «نگران نباش مطمئنم اتفاق بدی نمیفته.»
به تکون دادن سرش اکتفا کرد و بدون پلک زدن به کریس خیره شد. صورتش لاغرتر شده بود و زیر چشمهاش گود رفته بود. هربار که میدیدش وضعیت سلامتیش بدتر از قبل به نظر میرسید و معلوم بود داره بهش خیلی سخت میگذره. نوبت حکم دادن قاضی رسیده بود و دستهاش شروع به لرزیدن کرد. تمام تمرکزش روی قاضی بود و اگه کسی کنارش آدم هم میکشت متوجه نمیشد.
سکوت قاضی کمی طولانی شده بود و هر ثانیهای که میگذشت ضربان قلبش تندتر میشد. بعد از چند ثانیه که برای جونمیون چند ساعت گذشت قاضی دهنش رو باز کرد و حکمی که باید دوماه پیش میداد رو به زبون آورد: «از اونجایی که متهم کاملا غیرعمد اون دارو رو ساخته و با مامورهای پلیس نهایت همکاری رو داشته از اعدام تبرعه میشه اما به خاطر همکاری داشتن با متهم ردیف اول پرونده به5 سال زندان محکوم میشه.»
YOU ARE READING
⌊🖤black diamond🖤⌉
Action💎فیک:الماس سیاه 💎وضعیت: کامل شده 💎کاپل ها: چانبک(اصلی)، کایسو ،کریسهو 💎ژانر : رمنس،اسمات،جنایی 💎نویسنده : یونیــــــڪ🌸🍃 خلاصه : ↓ بیون بکهیون پلیس تازه کاریه که منتقل میشه به ایستگاه پلیسی که پارک چانیول توش کار میکنه و بعد از ورودش سعی میک...