هی گایز👐
میخواستم اول اول اول بخاطر کامنتای چپتر قبل کلی تشکر کنم که باعث شد امروز هرجور شده این پارتو براتون تموم کنم که آپ بشه
پس الان دیگه کاملا متوجه شدید همه چیز به کامنتاتون بستگی داره!
و درضمن امیدوارم پلی لیست سیز ویسپر رو گوش داده باشید چون خیلی مشتاقم نظرتون رو راجب آهنگ ها بدونم🤗
گفتم و دوباره میگم آهنگ everybody loves me برای هری و هرجا که هری هست کاربرد داره😂
مخصوصا بعضی قسمت های این چپتر پس یادتون نره گوش بدید👌
➖➖
هنگامی که زین گفت میخواد تنها انجامش بده،جدی به نظر میرسید ولی خیلی در برابر ترسش مقاومت نکرد و به سرعت از چشمه خارج شد،پیراهنش رو برداشت و رفت.
لیام با اینکه دلخوری زین مشهود بود،جلوی رفتن اون پسر رو نگرفت تا با هم حرف بزنن چراکه خودش هم به قدری گیج و گمراه بود که به فضا نیاز داشت.
تمام دوران کودکیش مدام مادر و پدرش رو میدید که به هم عشق می ورزن و بعد از مرگ مادرش،خودش و ایوتا جایگزین شدن. لیام یاد گرفته بود به یه جنس مخالف عشق بورزه اما وقتی توی چشمه بود،تمام لحظات به لب های زین و همه چیز درباره اش فکر میکرد.
به خودش و قلبش شک کرده بود چراکه حالا زین رو به ایوتا و حتی بقیه دخترها ترجیح داده و نمیدونست این چه حسی رو بهش منتقل میکنه.
فقط سر در گم بود. شاید باید مدتی از زین دوری میکرد!
- هی جذاب خیس!
نگاه های گنگ لیام به سمت شخصی که صداش زده بود برگشت و با دیدن هری همراه دو دختر چشم چرخوند. اون پسر بیخیال دخترها و زیبایی هاشون نمیشد؟
- چیه هری؟
- تو آب دیدمتون...خوش گذشت؟
هری با نیشخند پرسید و روی چمن ها مقابل لیام که روی تنه ی درختی جا خوش کرده بود،نشست. دو دختر هم همراهیش کردن و نشستن.
- خیلی ممنون که با همه میای تماشای حریم شخصی من!
لیام پرخاش کرد و هری با بی اعتنایی اطراف رو بررسی کرد انگار دنبال شخص خاصی میگرده.
- همه؟همه کیه؟اوه منظورت این دختران؟
هری پرسید و دستش رو دور کمر یکی از اونا حلقه زد و سرش رو در گودی گردن دختر مو سیاه فرو برد.
- میشه منو تنها بذارید؟
هری در گردن اون دختر زمزمه کرد و با شیطنت لب هاش رو روی پوست سفید و بی نهایت نرم دختر که آرورا نام داشت کشید.
YOU ARE READING
Sea's whisper [L.S | Z.M]
Fanfiction«بهش میگن زمزمه ی دریا و اون بزرگ ترین رازی که دریا توی خودش قایم کرده.»