Listen to Legends never die by League of legends
➖➖➖
اندام اون موجود از میان آب ها قد کشید. چهره ای مشابه به انسان اما به لزجی یه ماهی رو داشت؛چشمانی که همچو حفره ی کوچیک در صورتش ایجاد شده با ترکیب بینی ریز و دهانی که به طور غیر معمولی باز بود،چهره ی ترسناکی رو به ارمغان می اورد.
الماس سفید رنگی در وسط پیشونی اون موجود تنها نقطه ی زیبا در اون بدن بود.
بجای گوش باله های ماهی،جایگزین بدنش،گویا تخته سنگ بزرگی بود که خزه،جسد ماهی و انسان،سنگ های دریایی رو به خود چسبانده بود.
شاخک های سیاه به تیزی شمشیر از پشتش رشد کرده و دستان لاغر و بدقواره اش کنار اندام عجیبش آویزون بود. قد بلند،اون موجود رو ترسناک تر از قبل میکرد.
سم مطمئن نبود که ضربات شمشیر یا تیر کمان بتونه ذره ای آسیب به اون بدن وارد کنه چراکه تمام موجودات متصل به اون بدن همچو پوششی محافظ بدن زمزمه ی دریا بودن.
-فکر نمیکنم رفیقمون مهمون نواز باشه
هری سکوت ایجاد شده از سر شوک و وحشت رو با جمله اش شکست اما لحنش هیچ نشونی از ترس نداشت. توی چنین شرایطی هم میتونست شوخی کنه؟
زمزمه یدریا دست لاغرش رو به سمت جمع کوچیکی که در مرکز خشکی ایستاده بودن حرکت داد تا با مشتش حداقل چندتا از اون انسان ها رو له کنه ولی نقشه اش به موفقیت ختم نشد هنگامی که همه اونا خودشون رو به سمتی پرتاب کردن.
لیام بازوی زین که روی زمین افتاده بود رو گرفت و اندام لاغر اون پسر رو از روی زمین بلند کرد
-خوبی؟
لیام پرسید اگرچه میدونست سوال مناسبی توی چنین شرایطی نیست با این حال زین سری به عنوان تایید تکون داد و دوباره نگاهش رو به سمت زمزمه ی دریا چرخوند.
اولین ضربه به اون موجود توسط لیام صورت گرفت هنگامی که زه کمان رو رها کرد و اولین تیر در آسمون چرخید و جسد ماهی روی بدن زمزمه ی دریا رو شکافت اما انگار اون موجود حتی متوجه نشد که چیزی به بدنش اصابت کرده.
یکی از شاخک های زمزمه ی دریا به سمت لیام هجوم برد و اون پسر خوش شانس بود که تونست به موقع جا خالی بده و ضربه ی اون موجود روی خاک فرود اومد.
سباستین شمشیرش رو در دست فشرد تا تمام جراتش رو برای حمله ای که در ذهن داشت جمع کنه. نزدیک شدن به چنین موجودی همچو رو در رو شدن با بزرگ ترین ترس تداعی میشد اما اگر کسی حمله نمیکرد،همه از بین میرفتن پس نفس عمیق کشید و دوید.
به قدری به آب و زمزمه ی دریا نزدیک شد که موفق به فرو کردن شمشیر به قسمتی از اندام اون موجود که نقش پا رو ایفا میکرد،شد.

ŞİMDİ OKUDUĞUN
Sea's whisper [L.S | Z.M]
Hayran Kurgu«بهش میگن زمزمه ی دریا و اون بزرگ ترین رازی که دریا توی خودش قایم کرده.»