[Part 23] They're not even human

2.8K 785 2.3K
                                    

Listen to toxic by 2WEI

این آهنگ هم در پلی لیست فف بود

درضمن درضمن بابت کامنتای پارت قبل خیلی خیلی ممنونم واقعا ترکوندید

اگه همیشه اینطور پیش برید که اصلا بمب انگیزه اید برای نوشتن!

این پارتم بخاطر کامنتای چپتر قبل💚

➖➖➖

هری روی ملافه های ساتن فرود اومد و شستش رو روی لب پایینش کشید درحالی که اون دختر بی نقص عریان رو تماشا میکرد که روش خیمه میزنه.

آرورا با نیشخندی خم شد و بوسه های طولانی روی شکم عریان هری نشوند و کم کم به سمت سینه ی اون پسر پیشروی کرد.

هری سرش رو روی بالشت ها استراحت داد درحالی که پلک هاش رو روی هم میذاشت و زبونش بین دندون هاش قرار داشتن که لبخند روی لبهاش رو لذت بخش تر جلوه میداد.

از آخرین رابطه اش چقدر میگذشت؟به قدری که بخواد ساعت ها اون دختر رو در تخت نگه داره.

لبهای آرورا رو روی استخوان ترقوه و گردنش حس میکرد و حسی که بهش منتقل میشد رو دوست داشت.

- هری...

همه چیز آروم و لذت بخش بود تا وقتی که صدای‌اون دختر به گوش هری رسید.

این صدای آرورا نبود،هری میتونست قسم بخوره صدایی رو شنید که برای گوش هاش حس غریب و آشنایی ایجاد میکرد.

از آخرین بار که اون صدا رو شنیده بود سال ها میگذشت.

چشماش رو به سرعت باز کرد و سرش رو بالا گرفت اما تنها آرورا بود که بهش چشم دوخته بود نه شخصی که صداش رو شنیده.

- مشکل چیه؟

آرورا مظلومانه پرسید و هری نمیتونست بیشتر گیج بشه. اون دختر حالا صدای خودش رو داشت که باعث میشد هری فکر کنه توهم زده.

- ادامه بده...

هری بعد از مکثی گفت و شنیدن اون صدا رو به فرض نوشیدن بیش از حد نوشیدنی گذاشت.

حقیقت حالا که صدای اون زن رو شنیده بود احساس دلتنگی هم به سراغش اومد. شاید تنها کسی که بعد از این همه مدت میتونست دلتنگش بشه همون زن بود.

دستای آرورا دور گردن هری حلقه زده شدن و پیشونیش رو به پیشونی اون پسر چسبوند.

هری نیشخندی زد و لب پایینش رو با زبون تر کرد. اینکه هر از چندگاهی به شخصی که قرار بود شبی رو توی تخت با هم سپری کنن اجازه میداد افسار رو در دست بگیره واقعا جذاب بود چراکه هر کدوم روش بی نظیری برای اغوا کردن داشتن.

Sea's whisper [L.S | Z.M]Where stories live. Discover now