Vote please⭐⭐⭐
_______________________________________
_ نمیدونم جما نمیتونم به بیمارستان برگردم..
هری همونطور که به در بزرگ روبروی ماشین خیره بود و انتظار میکشید پشت تلفن گفت.
_ خب حقیقتا ترجیح میدم مبلغ خسارت قراردادم با بیمارستانو بپردازم تا اینکه برگردم اونجا و درباره اینکه نزدیک بود برم زندان یا اینکه چهار ماه لعنتی رو کجا بودم توضیح بدم. خودت میدونی که در هر صورت قرار نیست اونجا راهم..
با باز شدن دری که هری منتظرانه بهش نگاه میکرد توسط نگهبان، هری ادامه جملشو قطع کرد.
_ لویی داره میاد. بعدا حرف میزنیم باشه؟
به مسیر حرکت لویی که به سمت ماشین میومد چشم دوخت و قفل ماشینو باز کرد تا بتونه سوار شه.
_ نه جم نیاز ندارم ممنون. هنوز به اندازه کافی از پس اندازم مونده. باید قطع کنم. دوستت دارم.
هم زمان با باز شدن در ماشین هری تماسشو قطع کرد و با نگرانی به لویی که در حال بستن کمربندش بود نگاه کرد.
_ خوبی؟
با ملایمت پرسید و لویی در جواب با لبخند بی جونی جوابشو داد.
_ چطور بود؟
در حالی که ماشینو روشن میکرد تا راه بیوفته پرسید و دوباره با احتیاط به لویی نگاه کرد.
_ بد نبود... حداقل در حدی خوب بود که میتونست برام خاطره تعریف کنه..
هری لبخند کمرنگی زد و بعد از دور زدن به سمت خونه حرکت کرد.
_ نمیخواستی ببینیش؟.. چند دقیقه از وقت ملاقات مونده بود.
لویی در حالی که طبق معمول از پنجره بیرونو نگاه میکرد پرسید. هری نگاهی سمتش انداخت و توی ذهنش دنبال جمله مناسبی میگشت که جایگزین "نمیتونم توی چشماش نگاه کنم" بشه اما فقط نمیتونست.
_ دفعه ی بعد...
مختصر جواب داد و بعد رادیو رو روشن کرد تا صدای موزیک ملایم Dancing with the damned توی ماشین پخش شه. و قطعا از سکوت لویی مشخص بود که کلافگی و شرم هری رو متوجه شده. همونطور که همیشه متوجه میشد.
_ چند روز دیگه قراره به یه زندان دیگه منتقلش کنن. توی لندن...
با صدای گرفته ای رو به هری زمزمه کرد و هری در جواب ابروهاشو بالا داد.
_ واقعا؟ چرا؟
لویی هم زمان با دزدیدن چشماش از هری شونه هاشو بالا انداخت.
_ به هر حال برامون بهتره مگه نه؟ دیگه لازم نیست هر هفته این همه راهو تا دانکستر بیایم.
YOU ARE READING
Don't let it break your heart [L.S] *Completed*
Fanfictionمهم نیست چه اتفاقی برات میوفته حتی اگه سخت بود حتی اگه هرچی تلاش کردی کافی نبود حتی اگه به عمق تاریکی رسیدی نذار بکشتت نذار قلبتو بشکنه 💙💚 ___________________________ Hey guys خب من دارم این فن فیک رو در حالی شروع میکنم که اکانت شخصی خودمو توی...