سلام سلام
این قسمت اهنگ پیشنهادی براتون گذاشتم😂🤣
به اهنگ نخندینا😁احتمالا همتون شنیدینش🤣
دقیقا ربطشو وسط این قسمت میفهمید😏
من جایی که وسط این قسمت گفتم شما اهنگو اون موقع پلی کنین😁😁
برین که بخونین دیگه بفرمایید
♡
♡
♡
♡
♡
زیر مبل نشسته بودو اروم با دستش موهای ته رو نوازش میکردنگاهشو روی صورت زیبای ته گردوندو قلبش غرق عشق شد
اروم زمزمه کرد:چطور انقدر شیرینی؟
به ته نزدیک شد و توی گوشش گفت:خنگه...عاشقتم...
لبخند گشادو پرمعنایی روی لباش نشست
..............
فردا صبح
تهیونگ از خواب بیدار شد
سردرد داشتو ازینکه روی کاناپه بود تعجب کرد
نشست روی کاناپه و داشت به دیشب فکر میکرد
تهیونگ:کوکی هم اینجا بود...الان کجاست پس؟
گیج بود
از سرجاش پاشد...درحالی که سرشو میخاروند به سمت دستشویی رفت
بعد ازینکه کارشو کرد به سمت روشویی رفت تا صورتشو بشوره که یهو خودشو تو ایینه دید
ته:وای...چرا لبام این رنگیه؟دیشب چیکارا کردم؟
یهو کلی خاطره یادش اومد
ته بی اهمیت شروع کرد به شستن صورت و لباش
بعد از مدتی از دستشویی دراومدو به سمت اتاق رفت که کوکو رو تخت دید
ته به سمتش رفتو صداش کرد:کوکی....کوکی....
کوک اروم چشمهاشو باز کردو با دیدن تهیونگ یهو سریع خودشو زیر پتو قایم کرد
میخواست تهیونگ باور کنه که اون بوسه کاملا اتفاقی بوده
ته:چی شده؟میخوای بیشتر بخوابی؟
کوک از زیر پتو داد زد:ته....من متاسفم
ته:واسه ی چی؟من اصلا هیچی یادم نمیاد
کوک:دروغ نگو
ته خندش گرفته بود...مهربون گفت:کوکی نمیخواد اینجوری باشی
کوک سرشو یکم از پتو بیرون اوردو گفت:اخه خجالت میکشم
ته:اشکالی نداره
کوک سرشو کاملا بیرون اوردو گفت:ته من....
ته:هی...منم تاحالا تو مستی خیلی ازین کارا کردم
کوک:من اخه چم شده بود؟نمیدونم چرا اینکارارو کردم
ته:تو که کاری نکردی...فقط منو بوسیدی...
تازه منم یبار وقتی مست بودم یکیو بوسیدم...اونم یکی که اصلا نباید میبوسیدمش...با یاداوریش کیوت و خجالت زده خندید
ESTÁS LEYENDO
dance with devil
Fanficاون مهربون بود... جذاب بود... انگاری توی چشمهاش هزارتا ستاره طلوع کرده بود و میتونست تمام شبهامو روشن کنه... حرفهاش شیرین بود و لبخنداش یه دنیای متفاوت... درست مثل تیکه ای از بهشت.... من انتخابی به جز عاشق شدن نداشتم....