#part17
"چهار سال پیش"
-مگی بیخیال... تو باید این یکیو بیای، خسته نشدی انقدر فقط توی این شهر موندیم؟ بیا توام توی مسابقه کمپ زنی باهم بریم
+ خسته نشدم
-مگ...اینقدر لج نکن
میخوام حتی شده یدونه از اون کاپای طلایی ام شده بدست بیاری
با انگشت به سمت ویترین مدال ها اشاره دادم و اون کاپ طلایی رو نشون دادم...
+باشه...هرچی تو بگی
-خب؟!...
-باشه دیگه قبول میکنم. باهات میام
از خوشحالی بقیلش کردم و از ته دل لباشو بوسیدم
.
.
مگی دوسال از من کوچیکتر بود .قبل از اینکه اتوبوس من به جنگل برسه چادر و وسایل رو زود مرتب کرده بود و منتظرم بود
سوت مسئول کمپ همه رو دور هم جمع کرد
-خب بچه ها! اولین ماجراجوییتونو با پیدا کردن بسته های مشخص با علامت کمپ شروع کنید!
تو گروه های چهارتایی به سمت جنگل راه بیوفتید یالا رفقا!یادم میاد مگی کل جنگلو دور زد تا بالاخره هم گروهیامون گممون کنن و بتونیم فقط دوتایی توی جنگل ماجراجویی کنیم
خیلی خوشحال بود، حتی چند برابر اینکه من ذوق داشت. دی عاشق وقت گذروندن با من بود، منم همینطور. هیچوقت با عمو پاول کنار نیومدم ولی مگی مثل تنها خانوادم که اینجا کنارم بود میموند.
جلوی راهمون چنتا سنگ بزرگ بودن که به دره میرسیدن و به مگی هشدار دادم که سمتشون نره، ولی بدتر از خودم اون کله شق بود، خیلی ام زیاد و شروع کرد لبه سنگا راه رفتن
-اگه بیوفتم...تو میگیریم؟
با لبخند نگاهش کردم و دستشو محکم تر گرفتم
+معلومه که میگیرمت
برگشت و پشت به دره و رو به من ایستاد
صورتمو جلو بردم ببوسمش و اونم طبق اخلاق لجبازش برای اذیت کردنم خودشو عقب کشید
کوتاه تو گلوم خندیدم
+بزار ببوسمت دختره ی لجباز!...
-اوم...نمیخوام
+یالا...بهترین بوسمون میشه
و دوباره جلو رفتم تا ببوسمش
-اصلا راه نداره!
از خنده ریسه رفت و از حرص خوردنم لذت میبرد که اشتباهی قدم به عقب برداشت...همون اخرین قدمش شد
تا غروب توی شوک اتفاقی که افتاده بود مونده بودم و حتی بعد از اینکه امبولانس مگی رو بردن تا کارای دفنشو انجام بدن من تا وسطای شب بالای اون دره نشسته بودم و فقط و فقط این فکر بارها توی سرم میچرخید که "اگه من بهش عشق نمی ورزیدم و جلو نمیرفتم برای بوسیدن اون هنوز زنده بود"
..
YOU ARE READING
Lirablu Story
Teen Fiction🔞لیرابلو اسم دختر بایسکشوالیِ که با اومدن مدی، دختر تازه وارد همه شیطنت و خوش گذرونیاش محو مدی میشه و مدی هم بعد چند باری بحث و جدل کم کم از لی خوشش میاد ❌برای خوندن فصل دوم به بوک ها مراجعه کنید❌