part20

480 41 5
                                    

#part20

مدی نه میدونست میخواد چی بگه، بلکه طبق رفتار چند روز پیش لی دوست هم نداشت چیزی بگه
-...خوشگل شدی
خیره مدی رو نگاه میکرد و واقعا به این پی میبرد که خودش هیچوقت حتی نزدیک به دخترونه هم نبوده.
+ممنون..‌اینجا چیکار میکنی؟
-میخواستم تورو ببینم
مدی سر تا پاشو نگاه کرد، مشخص بود برای مهمونی نبومده ولی مثل همیشه مرتب بود، موهای همیشگیش، ژاکت مشکی، کفش ونس،زنجیرای گردنش، انگشترای سنگ و نقره ای رنگش تقریبن مثل همیشه بود و نگاهشم به اروم و سردی همیشه بود
+..اتفاقی افتاده لی؟
-نه...نه اتفاقی نیوفتاده، فقط ازت معذرت میخوام
با سکوت مدی لی تصمیم گرفت ادامه بده ...-نباید نادیده میگرفتمت تو مدرسه...میدونی... رفتارم مزخرف بود
+داری معذرت خواهی میکنی؟!
-یجورایی.خب...میشه ببخشی؟
مدی بالاخره صبرش تموم شد و تاثیر اون سیگار روی مغزشم بی اثر نبود .انگار که یه انبار باروت یهو منفجر بشن
+ببخشم؟توی لعنتی کاملا یجوری باهام برخورد کردی که انگار نامرئی ام اونم بدون توضیح دادن اینکه چه مرگته!!
لی آنی عصبی شد و سیگارشو به سمت خیابون پرت کرر
-ببخشید که تو بودی اطلاعات شخصیمو توکل مدرسه پخش کردی، و اونم بدون معذرت خواهی!
+توام قبلش یجوری توی مهمونی گردنمو گرفتی انگار فقط با یه جنده ارزون طرفی...حالام توی این خونه لعنتی بزور بهم وید دادن و من فقط دوست دارم تو مغزت یه گوله خالی کنم.
با این حرف مدی، هردو چند ثانیه ماتشون برد بهم دیگه و فهمیدم کاملا همه حرفاشونو با پرخاش و بلند بلند گفتند
لی اروم رفت پیش مدی و بقلش کرد
مدی هم کاملا فهمید به همچین چیزی نیاز داشته و پیشونیشو چسبوند به قفسه سینه لی و نفسشو با بغض خالی کرد
-...امشب شب خوبی نداشتی نه؟...
+مزخرف بود!...
با گفتن این جمله انگار دکمه ی گریه اش فشرده شد و بغضش ترکید
لی اروم سر مدی رو نوازش کرد
-ششش..چیزی نیست،من اینجام...
چند دقیقه ای رو تو بقل هم بودن و هیچکدومشون نمیخواستن اون لحظه تموم بشه
تا اینکه مدی سکوت و شکست
+لی...قراره دوباره فردا صبح که شد بهم بی محلی کنی؟
لی طولانی نگاش کرد
-مدی...من میترسم،میترسم نتونم ازت محافظت کنم
+لیرابلو تو نمیتونی از کسی محافظت کنی..تو فقط میتونی اونارو دوست داشته باشی
لی طولانی بهش خیره بود و داشت تو دلش میگفت" نمیدونی که چقدر دوستت دارم و این بهم اجازه نمیده مراقبت نباشم" ...
..

Lirablu StoryDonde viven las historias. Descúbrelo ahora