_ این افتضاحه ...
هری گفت وقتی به برنامه ی کلاسی شون نگاه میکرد دراکو تک نگاهی به برگه ی تو دست هری انداخت و گفت : ولی خودت گفتی کلاس هامو با شما بردارم .
هری با ناراحتی جا به جا شد : مشکل اون نیست همه ی کلاسامون با گریفیندوره ...
دراکو با تعجب به هری خیره شد خب صادقانه وضعیت شون واقعا خنده داره بود هری پاتر با اخم غر میزد که چرا کلاس هاشون با گریفیندور برگذار میشه ، و این حتی عجیب تر هم میشد وقتی دراکو و هری و جینی سر یه میز نشسته بودن و خیلی دوستانه صحبت میکردن .
دراکو : هری ... تو خودت گریفیندوری هستی ...
هری سرش به سمت چپ کج کرد و چند لحظه با گیجی به دراکو نگاه کرد بعد از چند ثانیه که انگار دوزاری کجش افتاده باشه اهانی زیر لب گفت اما بعدش لب هاشو بیرون داد : نمیخوام .
تعجب دراکو دوبرابر شد در حالی که با شک به هری نگاه میکرد گفت : نمیخوای گیفیندوری باشی ؟
هری پوکر نگاهش کرد ولی بعدش با کلافگی جواب داد : مسئله این چیزا نیست من نمیخوام ببینمش و با این وضعی که داره پیش میره همه کلاسامون به جز دفاع در برابر جادوی سیاه با اوناست
چند ثانیه طول کشید تا دراکو متوجه شه منظور هری کیه ، بالافاصله چیزی تو چشم های اون تغییر کرد نمیخواست ... به افکاری که تو ذهنش چرخ میزدن توجه کنه و نمیخواست سوالی از هری بپرسه شاید اینطوری بهتر بود .
اما مثل اینکه هری هیچ توجهی به این مسئله نداشت با اخم کوچیکی ادامه داد : اون هرجا میرم دنبالم میاد ... دیروز بعد شام تو راهرو جلومو گرفت خدایا بد ترین بیست دقیقه ی عمرم بود .
با ادامه ی حرف های هری محاسابات اون یکم بهم خورد تازه متوجه شد هری مترتب از ضمیر مونث استفاده میکنه فکر میکرد شاید منظورش هرماینی باشه اما ...
دراکو : منظورت کیه ؟
هری با قیافه ی وات د فاکی نگاش کرد با اشاره ی سر به نزدیک ترین میز توی دخمه اشاره کرد : خب معلومه رومیلدا وین و اکیپ مسخره ی کوچولوش.
دراکو با فهمیدن منظور هری سرش رو چرخوند به میزی که رومیلدا با هیجان چیزی رو تعریف میکرد و دو دختر دیگه هم با ذوق به حرف هاش گوش میکردن نگاه کرد حدس زدن موضوع صحبت هاشون زیاد سخت نبود .
تک خنده ی به افکار پوچ چند دقیقه قبلش زد و به سمت هری برگشت که با اخم به اونها چشم غره میرفت .
دراکو : کامان هری اون دختر خوشگلیه ... و تابلوعه روت کراش داره چرا یه فرصت بهش نمیدی ؟
هری پوفی عصبی کشید و گفت : ازش خوشم نمیاد ... از هیچ کدومشون .

KAMU SEDANG MEMBACA
Always [Drarry]
Fiksi Penggemarهری یه نقاشی پاره پاره شده بود، و دریکو کسی که این شاهکار رو میپرستید.