❌ دلبـــر ❌

❌بازگشت ❌

نميدونم چجوري شروع كنم..پس سلام..
در جريانيد كه خيلي وقت بود نبودم و خب از اون زمانم خيلي وقت گذشته و خيلي چيزا عوض شده..
هم تو زندگي من و هم احتمالا تو زندگي خيلي از شماها..
كارام بيشتر شده و محل كارم بهم وقت زيادي براي نوشتن نميده..

واتپد هم از اون وقت خيلي تغيير كرد..خيليا رفتن و خيليا هم اضافه شدن..
حقيقتا خيلي كامنتايي برام گذاشتيد كه از حال خوب واقعا اشك ریختم و خداروشكر كردم كه شمارو بهم داده (دور از كليشه ميگم)

رمان نوشتن زندگيمو تحت شعاع قرار ميده و اين تصميم كه با وجود قضايايي كه همراهش داره شروع كنم، دور از انتظار بود.. اما بلاخره تصميم گرفتم كه دوباره شروع كنم با وجود اينكه ميدونم ممكنه خيلي ها ديگه كنارم نباشن و بهشون حق ميدم..
حقيقتا ووت و ويو دليل نوشتنم نيست و اين عشقيه كه از اول تو وجود من بوده و "خوشبختانه يا متاسفانه" هنوزم خاموش نشده و مثل روز اول شعله وره..
رمان "دلبر" رو طبق روال گذشته ادامه ميدم با اين تفاوت كه رمان رو هفته اي يبار جمعه ها پست ميكنم. (شايدم بيشتر)
ممنون كه درك ميكنيد