چرا میخواست که از نو شروع کنن؟ جونگین خودش هم نمیدونست. مطمئن نبود که از علاقه ی گذشته ش به کیونگسو چیزی باقی مونده اما شاید میتونستن باز هم با هم دوست باشن. مثل اوایل رابطه شون تو شیش سال قبل.
+خب... من میخوام...
-اگه بخاطر عذاب وجدان و جبران گذشته س، نیازی بهش نیست.
+نه.
جونگین قاطع و محکم جواب داد. برخلاف همیشه اینبار جلوی پسر کناریش دست و پاشو گم کرده بود و نمیدونست چطور باید حرفهاشو جمله بندی کنه.
+فقط میخوام بازم با هم دوست باشیم.
کیونگسو به چشمهاش نگاه کرد. یبار دیگه سردرگمی توی اون دوتا گوی قهوه ای رنگ موج میزد.
+میدونم که جبران همه چیز غیرممکنه اما میخوام تلاش کنم تا دوباره رابطه ی دوستانه مون رو شکل بدم. جدای ازون ما یه خانواده بودیم. میخوام که دوباره کنار همدیگه باشیم.
کیونگسو ابرویی بالا انداخت. خوب بود که جونگین فقط از رابطه ی دوستانه گفته بود، چون نمیتونست باورش کنه اگه بجای اون کلمه از رابطه ی عاشقانه استفاده میکرد. نفرت و بی تفاوتی نمیتونست به این سرعت جاشو به عشق و علاقه بده.
-اما من همین الان هم خانواده ی خودمو دارم.
کیونگسو سعی کرد کمی اذیتش کنه.
+اما من و مادرم خانواده ی اول تو بودیم و هستیم.
جونگین مثل بچه ها اعتراض کرد و کیونگسو توی دلش آهی کشید. حسادت کیم جونگین هیچوقت از بین نمیرفت.
-خیلی خب... میتونم راجب دوستیمون بیشتر فکر کنم اما عضوی از یه خانواده بودن، فکر نمیکنم شدنی باشه. این فقط مربوط به من نمیشه که بخوام راجبش تصمیم بگیرم. بقیه ی اعضای خانواده م هم باید موافقت کنن.
کیونگسو سعی کرد دلیلش رو به جونگین بگه و درک بشه اما جونگین کلافه تر از قبل شده بود. کیونگسو درست میگفت و اون با یه خانواده ی محکم و غیر قابل تجزیه مقابل بود. اینو میتونست از برخورد خشک و سرد جونمیون نسبت به خودش بفهمه.
+باشه. قبوله. از همین رابطه ی دوستانه شروع میکنیم. میتونم امیدوار بمونم که بعدا دوباره به خانواده ی اولت برگردی.
کیونگسو لبخند کوتاهی زد. قطعا جونگین و خانواده ی کیم نبرد سختی رو برای داشتن کیونگسو طی میکردن.
-اوکی. گوشیتو بده.
کیونگسو دستشو سمتش دراز کرد و بعد از گرفتن گوشی جونگین، شماره ی خودش رو توش سیو کرد.
+آخر هفته وقت آزاد داری؟
جونگین همونطور که گوشیشو از کیونگسو پس میگرفت پرسید و پسر کوچیکتر کمی مکث کرد.
YOU ARE READING
﹏•メ↬ Great wrecking ball, Great miracles_S2 ↫メ•﹏
Fanfiction←فیک: توپ مخرب گنده، معجزه های بزرگ-فصل دوم ←وضعیت: کامل شده ←کاپل: کایسو • سهبک ←ژانر: انگست، رمنس، اسمات ‡خلاصه‡ "جونگین کیونگسو رو از خودش روند و کیونگسو همونجوری که اون ازش خواست، رفت. بدون گذاشتن هیچ رد و نشونه ای از خودش. انگار که هیچوقت توی ز...