مقدمه

2.1K 158 1
                                    

جئون جونگوک؛ شاهزاده‌ی آلفایی از قدرتمند ترین گونه‌ی گرگ‌ها یعنی گرگ‌های سرخ که از بدوِ تولدش هیچ نشانی نداشت و این، نوعی محافظت سرنوشت از این گونه‌ی گرگ‌ها بود تا وقتی که جفت‌هاشون رو پیدا کنن و نشان‌های سرخ رنگ آلفا و امگا، روی گردنشون درست بعد از اولین نگاه، حک بشه؛ شاهزاده‌ای که تمام مدت خودش رو پنهان کرده بود تا جفتی که در تصورات خودش، نحس و البته مثل سه امگای گرگ‌های سرخ قبلی، قاتلِ آینده‌ی خودش می‌دونستش رو پیدا نکنه!
کیم تهیونگ؛ امگای وفاداری که تمام مدت زندگیش، با وجود نداشتن هیچ نشانی اما حضور آلفاش رو در زندگیش احساس می‌کرد و شاید اون، تمام چیزی بود که از زندگی می‌خواست!
با تفاوت‌هایی درست به اندازه‌ی فاصله‌ی زمین و آسمان، می‌تونست به چیزی که می‌خواد برسه وقتی تنها نقاط مشترکش با آلفاش، کشوری بود که اونجا زندگی می‌کرد، هوایی که نفس می‌کشید، خورشیدی که به روز هاش نور می‌داد و مهتابی که تاریکی شب‌هاش رو از بین می‌برد؟ شاهزاده‌ی گرگ سرخش، به هر دو نفرشون فرصتی می‌بخشید تا اولین استثناهای تاریخ بشن یا... اون‌ها هم تبدیل می‌شدن به تکراری از گذشته؟!

-همه‌ی جفت‌های قبل از من و تو هم فکر می‌کردن برای هم ساخته شدن اما واقعا هیچ نیمه‌ای وجود نداره! آدم‌ها فقط اتفاقی توی زمان‌های خاصی همدیگه رو می بینن، فکر می کنن می تونن کنار هم خوش‌حال باشن و چند وقتی رو کنار هم می‌گذرونن، توی اون مدت، ادعا می‌کنن نیمه‌ی گم شده‌ی همدیگه‌ان و چند سال بعد، وقتی از هم خسته شدن، می‌گن ما اشتباه کردیم! انگار که فقط به اندازه‌ی مدتی که لازم داشتن تا به اشتباهشون پی ببرن، برای هم ساخته شده بودن. هیچ نیمه‌ای ابدی نیست! هیچ کس برای یه نفر دیگه ساخته نشده.

+ شاید معنی نیمه‌ی کسی بودن فقط این نیست که کسی برای یه نفر دیگه ساخته شده باشه! شاید واقعا لازم نیست آدم‌ها فقط برای هم دیگه ساخته بشن‎؛ بعضی وقت‌ها با نابود شدن به خاطر یه نفر، می‌تونن ثابت کنن که نیمه‌ی اون هستن و من... مشکلی ندارم اگه اون نیمه ای باشم که به خاطرت نابود می‌شه.

𝐋𝐨𝐬𝐭 𝐈𝐧 𝐘𝐨𝐮 | ᴷᵒᵒᵏᵛWhere stories live. Discover now