جیمین .
خیلی کنجکاو بودم ببینم کین
دینگ ( صدا پیام )
گوشی مو برداشتم پیام از طرف مامانم بود با تعجب رفتم توش هیچ وقت مامان بهم پیام نمیداد وقتی پیش بچه ها بودم
Mama:
گوساله فردا بابات میادJimin:
اوکیMama:
فقط اوکی ؟!Jimin:
خب چی بگمMama:
نا امید تر شدم ازتخنده ای بی صدایی کرد سرشو بالا اورد به نامجون که با صورتی که کاملا مشخص بود عجب کرده. به رو به روش نگاه میکرد رو دید سرشو به طرف نگاه نامجون چرخوند...
جیمین هم با تعجب به دوتا رییسش نگاه کردیونگی یه نگاه به نامجون بعد به جیمین کرد گفت : همو میشناسین ؟!
جیمین : اع
دهنش باز موند
تهیونگ دید جیمین حرف نمیزنه گفت : اره هیونگ جیمین منشیمونه و نامجون شی مدیر مالی شرکته
یونگی اوهی گفت جیهوپ : بهتر از قبل همو میشناسین تهیونگ کوک بشینین شربت بیارم
کوک نشست که یون سریع رفت پیشش گفت : اقا کوکی منشیتو دیدی مارو یادت رفت
کوک نگاهشو از جیمین گرفت به یون داد گفت : هی مگه میشه تورو یادم بره بیا این جا ببینم به مبل یک نفره کنارش اشاره کرد
سونگ : یون به کسی که به خواهر شوهرش اهمیت نمیده اهمیت نده
جیمین که داشت بقیه شربتشو میخورد یهو پرید تو گلوش سرفه کرد نامجون سریع زد پشتش تا حالش بهتر بشه
کوک دید که جیمین زندست گفت: سونگ اولش تو شوک بودم بعد دوست دخترت اومد پیشم حواسم به تو و لین نبود سارییییون : من دوست دخترش نیستم
لین اهمیتی یه یون نداد به کوک گفت : اشکال نداره چخبر چی کارا میکردی با خرس وحشی
کوک و یون خندیدن سونگ یه پوزخندی زد گفت : افرین چیز خوبی گفتی کاملا برازندشه
و جیمین و نامجین رو داشتیم که با تعجب به دوتا رییس نگاه میکردن حق داشتن تعجب کنن تو این مدتی که باهاشون کار میکردن سرد و خشن بودن
جیهوپ جلوی ته و کوک شربت گذاشتجیهوپ : جیمینی
جیمین : بله هیونگ
جیهوپ : میای کمکم میزو بچینیم
جیمین : حتما
یونگی : هوپی ته کوک تازه اومده بیا بشین
جیهوپ : من چی کار کنم که اینا این همه دیر کردن گناه بقیه چیه بخاطر این دوتا ( با انگشت اشاره کرد به ته و کوک ) دیر غذا بخورن
ته : کوک لفتش داد
کوک : اگه زود تر از اون حموم میومدی بیرون من میرفتم دیر نمیشد
یون : مگه شما باهم نیستین چرا جدا جدا میرین حموم ؟!
کوک : ...
^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^
هایییی
چطورین ؟
من خوب نیستممممم قراره بریم باغ و من از باغ متنفرم امیدوارم شما خوب باشین
خیلی دوستون دارم
ووت یادتون نره 💜
بوس 💜🐯🐰🐤
YOU ARE READING
Two daddy and baby mochi
Romanceچی میشه اگه جیمین رو رییساش کراش بزنه ؟!!؟ اسم : دو ددی و بیبی موچی کاپل : ویکوکمین (ویکوک تاپ ) ژانر : روزمره ، تریسام ، رییس کارمندی ، امپرگ روز های اپ : شرط ووت تاریخ شروع : 1400/4/6 تاریخ پایان : ..... نویسنده : qzl and Crazy bestie