17

5.1K 553 62
                                    

تهیونگ :‌ ولش کن فعلا ، چی شده جیمین ؟ اولش مارو بزور کردی تو اتاق حالا وقت شام میخوای بری بیرون ؟

جیمین هول (هل یا حل یا حول ؟؟؟) شد : هیچی

و سریع از اتاق رفت بیرون

ته و کوک دنبالش رفتن

پله ها رو که پایین رفتن

ته و کوک میز رو که دیدن فهمیدن موضوع چیه

جیمین که داشت درو باز میکرد که بره تهیونگ داد زد : صبر کن جیمین

جیمین به حرف تهیونگ گوش نکرد رفت بیرون تهیونگ با دو به سمتش رفت و گرفتش چسبوندش به دیوار
تهیونگ : مگه نمیگم وایستا حتما کارت دارم که میگم وایستا

کوک هم که بهشون رسید رفت کنار تهیونگ وایستاد

جیمین : چیکارم داری هیونگ 🙂

ته و کوک باهم گفتن : باهم غذا میخوریم

جیمین : نههههه نمیشه اون میزو برای شما درست کردم بعد غذا کم درست کردم و اگه خانم جونگ بفهمه منم باهاتون خوردم بعد ......

کوک انگشت اشارشو گذاشت رو لبای جیمین و حرفشو قطع کرد

کوک : اولا باهم غذا میخوریم دوما غذا کم باشه پیتزا سفارش میدیم سوما مامانم نمیفهمه و اگر فهمید منو تهیونگ نمیذاریم کاری کنه

کوک دستشو اورد پایین

تهیونگ سرشو تکون داد گفت : اوکی ؟

جیمین : اخه این جوری نمیشه کههه این مسافرت مال شماست و باید وقت دو نفره هم داشته باشید

ته : این مسافرت برای هر سه مونه

کوک : و اگه وقت دونفره بخوایم همین الان میتونیم داشته باشیم

ته دست کوکمین رو گرفت و گفت : بریم من گشنمه بعد غذا فیلم میبینیم

و به سمت خونه حرکت کردن

جیمین که دید هر چی بگه نمیذارن بره دیگه حرف نزد
شامو خوردن و الان ته و جیمین رو مبل سه نفره جلوی تلویزیون نشسته بودن و کوک داشت پفیلا درست میکرد

ته : خب قسمته دو اسکویید گیمو بزارم ؟

جیمین : اره هیونگ

ته : اوکی

ته با کنترل رفت قسمت گوگل تلویزیون و سرچ کرد و کوک از اشپزخونه اومد بیرون و کنار جیمین نشست به جیمین نزدیک شد ( راحت بگم چسبید )

و ته هم فیلم رو پلی کرد و دستشو گذاشت رو پشتی مبل و به جیمین نزدیک شد

جیمین از نزدیکی زیاد گونه هاش قرمز شد

کوک : صبر کنین برم سوجو بیارم

ته استوپ کرد و کوک به سمت اشپزخونه رفت و با یه کارتون سوجو اومد

جیمین : هیونگ زیاد نیست ؟

کوک : نه
و نشست و دوباره به جیمین چسبید

ته : انگار قراره مست کنیم

و فیلم رو پلی کرد

^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^

428 کلمه

هاییییی

چطورین ؟

خب همون جور که قول دادم فردا هم آپ میکنم 🙂💜

اگه غلط املایی داشتم ببخشید سرما خوردم اصلا حال ادیت نداشتم

کرونا نیست چون دیشب با دوستام رفتم بیرون و هوا خیلی سرد بود و منو دوستام مثل خلا دوچرخه سواری کردیم 🤦🏻‍♀️

با کامنتای خوبتون حالمو خوب کنین 🥺💜

دوستون دارم

ووت یادتون نره 💜

بوس 💜

🐯🐰🐤

Two daddy and baby mochi Where stories live. Discover now