لویی به شدت خسته است.
بین کل شب بیدار موندن به خاطر بچه و کل روز کار کردن سر ساختمون، متعجبه که چطور هنوز غش نکرده.اون حتی نمیتونه تصور کنه که هری چقدر خسته است.
اون در آپارتمانشون رو باز میکنه و هری رو میبینه که روی مبل لم داده، گریسی روی سینهاش و لپتاپش روی رون پاشه.
هری با چشمای خواب آلود به لویی نگاه میکنه و یه لبخند کوچیک میزنه.
هری: سلام. کار چطور بود؟لویی تصمیم میگیره که گله نکنه، به جاش کتش رو در میاره و به جا لباسی آویزون میکنه.
لویی: خوب، یکم سرد بود.لویی به سمت مبل میره و گریسی رو بلند میکنه، لبخند میزنه و بالای سرش رو میبوسه.
لویی: و تو حالت چطوره؟ واسه پاپا خوب بودی، گریسی مِی؟هری: باز هم سوخته.
لویی زمزمه میکنه: کونت سوخته، جی؟
و هری میخنده.لویی به پایین خم میشه و همونطور که گریسی رو بوسید، بالای سر هری رو هم میبوسه.
لویی: مقالهات چطوره؟
هری: اوکیه.
هری آه میکشه.
هری: حس میکنم میتونست بهتر باشه.اون به بالا و لویی نگاه میکنه.
هری: میخونیش؟
لویی ابروهاش رو بالا میبره.
لویی: مطمئنی میخوای من بخونمش؟ فکر نمیکنم من بتونم کمکی کنم.هری: تو باهوشی. فکر کنم تو بتونی بفهمی مشکلش چیه.
لویی کمی سرخ میشه. روی مبل میشینه و گریسی رو با یه دست کنار سینهاش نگاه میداره و با دست دیگه، لپتاپ هری رو ازش میگیره.
چشماش گرد میشن.
لویی: چهارده صفحه؟؟؟؟
هری: آرههری میخنده. صاف روی مبل میشینه و به لویی لم میده.
هری: احتمالا یه عالمه ازش رو حذف میکنم.
لویی: هممملویی شروع به خوندن میکنه تا وقتی که گریسی شروع به نق زدن میکنه.
لویی: من بغلش میکنم.
هری: نه، اوکیه.
هری اطمینان میده و گریسی رو از لویی میگیره و کنار سینهاش تکونش میده.
هری: احتمالا باید پوشکش رو عوض کنم. الان برمیگردم.هری، گریسی رو به طبقه بالا میبره تا عوضش کنه و لویی تنها میمونه تا مقاله هری رو بخونه.
لویی سریعا متوجه میشه که مقدمه به اندازه کافی، طولانی نیست. اون دفترچه و خودکار هری رو از روی میز برمیداره و یادداشت میکنه. همینطور که میخونه، یادداشت برمیداره و چیزایی که به نظرش میتونه بهتر بشه رو مینویسه تا وقتی که هری برمیگرده.
YOU ARE READING
State of grace [L.S]/(Mpreg)
Fanfictionهری و لویی دعوا میکنن. اون ها تمام مدت دارن با هم بحث میکنن، تا جایی که گاهی دختر ۵ سالشون هم نمیتونه باعث شه تا متوقف بشن. اون ها به طلاق نزدیکن، ولی یه بارداری غیرمنتظره، میتونه چیزی باشه که ازدواجشون رو نجات بده. WARNINGS: !!Male Pregnancy ...