هری: عاشقتم، ببخشید
لویی با محبت لبخند میزنه و به هری که رو صندلی کنار راننده نشسته، نگاه میکنه.
لویی: نگرانش نباش، باب
لویی با ملایمت میگه و ساک مقوایی رو دست هری میده. توی اون یه کیک بستنی اورئو، یه کیسه چنگال پلاستیکی و سس تنده، چون شوهر پنج ماهه باردارش، چه چیز دیگهای ممکن بود ساعت سه صبح هوس کنه؟
هری: فردا صبح بیدار میشم و قهوه درست میکنم
هری اطمینان میده و کیک رو از توی ساک در میاره.
هری: و صبحونه
لبخند لویی بزرگ تر میشه.لویی: بیبی
هری سرش رو بالا میگیره و با احساس گناه به لویی نگاه میکنه.
لویی: نگرانش نباش. جدی میگم. تو اگه چیزی هوس کنی، نمیتونی کنترلش کنی.هری اخم میکنه.
هری: باید خودم میاومدم میخریدم.لویی: هیچ چیز دیگه ای وجود نداره که الان به خریدن بستنی و سس تند واسه تو ترجیحش بدم.
لویی بهش اطمینان میده و باعث میشه هری کمی لبخند بزنه.هری: یکم میخوای؟
هری میپرسه و سس تندش رو از ساک در میاره.لویی: حتما
لویی یه چنگال پلاستیکی برمیداره.
لویی: ولی من بدون سس تند میخورم.هری: ضعیف!
هری لویی رو اذیت میکنه. اون کمی سس روی یه تیکه از کیک میریزه. لویی الان داره به شدت تلاش میکنه که عوق نزنه. هری یه تیکه میخوره و لبخند میزنه.
هری: این دقیقا جوریه که میخواستم مزهاش باشه.
لویی: هری، پامپکین، راستش داره باعث میشه حالت تهوع بگیرم.
لویی میخنده و هری با بیخیالی بهش اخم میکنه. هری کمی از خامه روی کیک رو برمیداره و روی بینی لویی میماله. اون بینهایت دوست داشتنیه.
لویی: میدونی، من در واقعا از خامه روی دماغم خوشم میاد، پس ممنون.
هری: اوه، واقعا؟
هری به جلو خم میشه و خامه رو از روی بینی لویی لیس میزنه. لویی جوابش رو با بوسیدنش میده و هری روی لبهای لویی میخنده.
اون ها برای چند لحظه همه میبوسن، در حالی که توی پارکینگ تسکو پارک کردن و یه ظرف کیک بستنی که با سس تند پوشیده شده، روی پای هریه، تا اینکه هری یهو عقب میکشه.
لویی: خوبی؟
هری: دستتو بده
هری دستور میده. لویی به شدت گیج شده، ولی گوش میده و هری دست لویی رو زیر تیشرت خودش میبره و روی شکمش میذاره. لویی میخواد بپرسه هری داره چه کار فاکی ای انجام میده که ضربه های ریز و سافتی رو کف دستش حس میکنه.
YOU ARE READING
State of grace [L.S]/(Mpreg)
Fanfictionهری و لویی دعوا میکنن. اون ها تمام مدت دارن با هم بحث میکنن، تا جایی که گاهی دختر ۵ سالشون هم نمیتونه باعث شه تا متوقف بشن. اون ها به طلاق نزدیکن، ولی یه بارداری غیرمنتظره، میتونه چیزی باشه که ازدواجشون رو نجات بده. WARNINGS: !!Male Pregnancy ...