"لوییییی"
"نخیررر" لویی ناله میکنه.
اون به سختی بیداره و اصلا اماده تیلور و سخنرانیهاش نبود.
هری به اون و جو گفته بود میتونن تو خونشون برای تمرین عروسی و شام اماده بشن و برای روز بعدش که عروسیه.
با وجود این اونکه خوابه هریه، و لویی اونیه که باهاشون باید سر و کله بزنه.
"لویی میدونم اونجایی در رو باز کن"
"لعنت بهش" لویی چاییشو تو پیشخوان گذاشت و به طرف سالن حرکت کرد تا در رو باز کنه.
در رو باز کرد و تیلور رو دید که اونجا ایستاده و خیلی خوبتر از اون معلوم میشه. پس جت لگ چی؟
"من برگشتممم" تیلور با صدای بلند گفت.
"اوه عالیه" لویی با یه قیافه ای خشک گفت.
"و برات قهوه اوردم"
تیلور تو دستش یه گیلاس استایروفوم داد و این باعث شد لویی کمی سرحال بشه.
"استایروفوم برای طبیعت وحشتناکه ولی من گیلاس قابل استفاده مجددم رو تو خونه فراموش کردم."
"باشه مشکلی نیست" لویی بهش اطمینان میده.
ابروهاشو بالا میده "جو کجاست؟""نتونستم از تخت جداش کنم،"
تیلور چشاشو میچرخونه."خب تمرین عروسی برای ده ساعت دیگه هست"لویی بهش اشاره میکنه.
قهوه رو تاب میده قبل اینکه کمی ازش بخوره. اونقدری خوب نیست که هری میسازه.
تیلور داخل خونه قدم برمیداره، با یک کیف رو شونه اش مثل همیشه.
"هری میخواست که برای اماده شدن گریسی هم کمک کنم." تیلور گفت وقتی کفشاشو به طرف در مینداخت.
و من بهش پیشنهاد دادم که با گریسی وقت میگذرونم وقتی تو توی قرار ملاقاتت هستی، تا بتونه استراحت کنه."تیلور واقعاً بهترینه.. اگرچه یه آدم ازار دهنده برای صبح هاست.
"درسته, خوب هیچکس دیگه تا هنوز بیدار نیست."
لویی میگه و اونو به طرف اشپزخونه میبره.تیلور روی میز میشینه در حالی که لویی قهوه شو روی پیشخوان میذاره.
"امم، صبحانه میخوای؟"
"نه اگر تو درستش کنی."
تیلور سر به سرش میذاره و لویی لباشو اویزون میکنه.
"اوا کادو دارین؟ یه تست درست میکنم"
لویی بینیشو چین میده"از اوا کادو متنفرم"
"تا بحال حداقل یکی رو امتحان کردی؟"
"هدفت چیه؟"
تیلور چشاشو میچرخونه.
YOU ARE READING
State of grace [L.S]/(Mpreg)
Fanfictionهری و لویی دعوا میکنن. اون ها تمام مدت دارن با هم بحث میکنن، تا جایی که گاهی دختر ۵ سالشون هم نمیتونه باعث شه تا متوقف بشن. اون ها به طلاق نزدیکن، ولی یه بارداری غیرمنتظره، میتونه چیزی باشه که ازدواجشون رو نجات بده. WARNINGS: !!Male Pregnancy ...