Twenty

962 176 142
                                    

گریسی: آماده ایییین؟؟
هری: آره، پامپکین، آماده‌ایم.

گریسی از حموم بیرون میاد، کاملا سَسی، با لباس جدیدش که باربارا خریده. یه سارافون بنفش که یه گربه روشه، و یه تیشرت راه راه صورتی و سفید، زیرش. جوراب ساقدار توری و کفش ورزشی های کوچیک صورتی پاشه.
در حالی که ایستاده، دست‌هاش رو روی پاهاش گذاشته و با ناخن های تازه مانیکور شده‌اش، پز می‌ده.

لویی جدا به باربارا مدیون شده. اینطوری نیست که «نخواد» دختر پنج سالش رو توی شهر بچرخونه و به سالن ناخن و مرکز خرید ببره، ولی راستش واقعا نمی‌خواد.

لویی: اوه!
لویی لبخند می‌زنه، انگشت های هری توی موهای لوییه.
گریسی چرخ می‌زنه.
لویی: خوشگل شدی، جی

گریسی: واقعا؟
چشم‌های گریسی برق می‌زنن و به خاطر تعریفی که ازش شده، بیشتر خودشو مرتب می‌کنه. مثل کاری که هری اکثرا می‌کنه.

گریسی: می‌خوام روز اول اینو بپوشم.
هری: به نظرم ایده خیلی خوبیه، گریسی
هری هم موافقت می‌کنه. دستش هنوز توی موهای لوییه و آروم پوست سر لویی رو می‌خارونه. لویی می‌تونه زیر لمس هری ذوب بشه.

گریسی: بذارین یکی دیگه رو امتحان کنم.
گریسی می‌گه و دامنِ سارافونش رو با خنده می‌چرخونه.
گریسی: یه عالمه چیز خریدم
هری: امیدوارم از باربارا تشکر کرده باشی
لویی: و از کیف پول نایل، عذرخواهی
هری می‌خنده و گریسی که معنی شوخی لویی رو نفهمیده، با خوشحالی می‌گه: کردم!

گریسی به سمت حموم می‌دوئه تا لباس بعدیش رو بپوشه.
لویی به هری نگاه می‌کنه و هری یه لبخند نرم به لویی میزنه. لویی نمی‌تونه جلوی جواب دادن به لبخند هری رو بگیره.
لویی: خب
لویی شروع می‌کنه، هری ابروهایش رو بالا می‌بره و منتظر می‌مونه.

لویی: تو... تست دادی؟
چهره هری با علاقه، آروم می‌شه.
هری: نه هنوز، لاو
هری دستش رو از سر لویی پایین میاره تا صورتش رو قاب بگیره.
هری: تا چند روز دیگه هیچی رو نشون نمی‌ده.
لویی: اوه

لویی یکم قرمز می‌شه و نمی‌دونه چرا. شاید به خاطر این فکر که هری دوباره بچه اونو تو شکمش داشته باشه، یا شاید چون نمی‌دونست چقدر طول می‌کشه تا تست بارداری، بارداری رو نشون بده. ولی گونه‌های صورتیش باعث می‌شن هری کمی بخنده، پس مشکلی باهاش نداره.

هری: چند روز دیگه تست می‌دم
هری اطمینان می‌ده و پاهاش که روی رون لویی هستن رو، روی هم می‌اندازه.
هری: ولی خیلی امیدوار نباش، ممکنه منفی شه.
لویی: نمی‌دونم، من و تو به نظر خیلی بارور میایم.
لویی می‌خنده و هری خرخر می‌کنه.

همون موقع گریسی برمی‌گرده. این دفعه ساق گلدار و تیشرت سفید، با یه کاردیگان گلدار که با ساقش مَچ شده، تنشه.
لویی دراماتیک تعجب می‌کنه: گریسی مِی، عالی شدی!
هری: تو قراره خوشگل ترین دختر کلاستون باشی.

State of grace [L.S]/(Mpreg)Where stories live. Discover now