...1سال و 8 ماه بعد ...
جرد چشماشو باز کرد...پاهای جنسن بین پاهاش قرار داشت...خنده ی ریزی کرد...و بعد به جنسنی که ته ریشش در اومده بود نگاه کرد...خودشم ته ریش گذاشته بود...
جرد نوازش وار به ته ریش جنسن دست کشید و خنده ی دلنشینی کرد...سرش رو به سمت سر جنسن برد و موهای طلایی با ارزش تر از طلا برای جرد رو بوسید...وجرد : جن...
جنسن چشماشو نیمه باز کرد و با خنده ی قشنگی به جرد نگاه و
جنسن : جی...
جرد پیشانی جنسن رو بوسید و
جرد : صبحت بخیر سوییت هارت...
جنسن مقداری سرشو بالا برد و لبای جرد رو بوسید و
جنسن : صبح توهم بخیر عشقم ...
جرد آروم روی تخت نشست... عضلات بدنش برای جنسن پر از شگفتی بود...جرد بدن برهنشو از تخت بیرون آورد و به سمت در رفت فقط قبلش روی عکس خودش و جنسن که روی ستون بود خیره شد و
جرد : یادش بخیر...
جنسن درحالی که با پتو خودشو پوشونده بود روی تخت نشست و
جنسن : یادش بخیر...
________عکس داخل قاب برای ۴ ماه پیششون بود ، اشتون حباب ساز رو به دست جرد داده بود و از تراس خارج شد...جرد به محض خروج اشتون به جنسنی که درحال قهوه خوردن بود نگاه کرد و بعد
جرد : جنسن !
جنسن به جرد نگاه و
جنسن : جانم...
جرد : بیا یه صحنه ی فوق العاده ، یه خاطره ی قشنگ برای خودمون بسازیم...جنسن خندید و فنجون قهوه رو روی میز گذاشت و به سمت جرد و به داخل تراس رفت و بعد
جنسن : عه میدونی الان چی حال میده ؟
جرد ابرو هاشو بالا برد و
جرد : میدونی که میدونم تو ذهنت چی میگذره اما دلم میخواد خودتت اون کارو انجام بدی...
جنسن خندید و به سمت جرد رفت...در حالی که کمرش به سینه ی جرد چسبیده بود...جرد دستشو بلند کرد و حباب ساز رو بالا برد و با جنسن درون اون فوت کردن و حباب ها به بیرون پرواز کردن...جنسن خندید و بعد به لوک که از طبقه ی پایین در حال دیدن اونا بود نگاه و
جنسن : لوک بدو یه عکس بگیر...
و عکس وقتی گرفته شد که هر دوی اون ها داخل حباب ساز فوت و حباب ها معلق در هوا بودن__________
جرد با کت اسپرت مشکیش و لباس سفید زیرش و شلوار تنگ مشکی و نیم بوت مشکیش وارد آشپز خانه شد و
جرد : به به جنسن من چه کرده...
جنسن با یه شلوارک پرچم آمریکا و لبای یقه هفت سفیدش و دمپایی بندی آبیش روی صندلی نشسته ، درحالی که یه پاشو روی دیگری انداخته بود و درحال خوردن قهوه بود و میز صبحانه رو چیده بود
YOU ARE READING
you went🥀رفتـــی
Fanfiction📌وضعیت: پایان یافته.⌛🖤 توی راه تیمارستان فریاد میکشید: بهش بگید اگه برگرده خوب میشم... 💙🖤💙🖤💙🖤💙🖤💙🖤💙 سه دو یک حرکت صدای حرکت لاستیک ها روی جاده ، جاده های مارپیج و طولانی ، حرکت بین باند های مختلف لایی کشیدن بین ماشین ها و بالاخره خط پا...