جرد به خاطر نوری که به چشماش تابید مقداری اخم کرد و بعد چشماشو باز کرد و...اون بندیک بود که مقابل تاب ایستاده و به اونا نگاه میکرد
بندیک : پسرا بیدار شید امروز مصاحبه داریم...
جنسن خمیازه کشید و چشماشو بازکرد و بعد بیشتر سرشو برد تو شکم جرد و بیشتر خودشو توی تاب جمع کرد چ
جنسن : به درک بزار بخوابم...
جرد خنده ی ریزی کرد و دستشو توی موهای جنسن برد و نوازش کرد و با لحن ملایمی
جرد : جنسن...عزیز دلم...سوییتی...سوییت هارت...عشقم
جنسن صاف خوابید و با خنده چشماشو باز کرد و
جنسن : سوییت هارت ؟ها؟...خوشم اومد حالا رد کن بیاد...
جرد خندید و جنسن با شیطنت ادامه داد
جنسن : بدو...رد کن بیاد بوسه صبح بخیرو...
بندیک با تعجب به جنسن مغروری که الان مثل خود سابقش نبود نگاه و با اخم
بندیک : جنسن...
جنسن با همون چهره ی خندون به بندیک نگاه و
جنسن : تو در این باره چیزی به دنیل نمیگی چون تا حالا جرد رو خوب شناختی
جنسن این رو گفت و بعد روشو سمت جرد کرد و دستانش بالا برد سر جرد رو گرفت و پایین کشید و بوسه ای روی لباش نشوند
...جفری : سوال ۱۵۸...خب طرفداری از کریستوفر پرسیدن که آقای ایوانز شما از کی عاشق الیزابت شدید ؟
کریستوفر خنده ی دلنشینی تحویل الیزابت داد و بعد نگاهش به جرد خورد...جرد لباس یقه اسکی مشکی و شلوار تنگ جین و نیم بوت مشکی پوشیده بود و عینک دودی ای زده بود...جرد مقداری عینکش رو جابه جا و به کریستوفر چشمکی زد... کریستوفر آب دهنشو قورت داد و وقتی میخواست به سمت طرفدارا برگرده با اخم جنسنی که یه لباس یقه اسکی سفید و شلوار لی مشکی پاره و کفش بندی مشکی با بند های سفید پوشیده بود مواجه شد...و بعد لب پایینش رو گاز گرفت و به سمت طرفدار ها چرخید و
کریستوفر : از اولین دیدار...
همه ی طرفدارا جیغ کشیدن و دست زدن... الیزابت به سمت کریستوفر اومد و کروبات کریستوفر رو گرفت و اونو به سمت خودش کشید و بوسه ای روی لبای صورتی اون گذاشت...
جفری درحالی که میخندید : سوال ۱۵۹...عه واسه ی جنسنه...گفتن آقای اکلس شما و دنیل کی ازدواج میکنید؟
جنسن مقداری اخم که و
جنسن : هر وقت دلمون خواست...
بعد از اتمام حرفش خنده ی مسخره ای به سمت طرفدار کرد...
جفری: سوال ۱۶۰ واسه ی بنره...آقای مارک بازیگر محبوب شما کیست ؟
مارک خندید و : یعنی اونقدر این سوال مهمه...خدای من...بازیگر محبوب من همون بازیگر محبوب بندیکه آقای جیمزِ...فامیلش عهههه یادم نیست فکرم خیلی مشغوله... بازیگر کوین در سینمایی شیشه...
اسکارلت : جیمز مک آووی
ESTÁS LEYENDO
you went🥀رفتـــی
Fanfic📌وضعیت: پایان یافته.⌛🖤 توی راه تیمارستان فریاد میکشید: بهش بگید اگه برگرده خوب میشم... 💙🖤💙🖤💙🖤💙🖤💙🖤💙 سه دو یک حرکت صدای حرکت لاستیک ها روی جاده ، جاده های مارپیج و طولانی ، حرکت بین باند های مختلف لایی کشیدن بین ماشین ها و بالاخره خط پا...