e🖤9

13 2 0
                                    

---۳روز بعد---

جرد روی ویلچر درحالی که پاهاش تو گچ بود ، روبه روی پیکر بیجون جنسن ، که زیر سروم بود نشسته و خیره به اون بود...دکترا گفته بودن جنسن به کما رفته...

صدای گریه های جرد رو شنیدم...من باید مرده باشم ... من پریدم وسط اتوبان تا جرد رو نجات بدم...من باید مرده باشم پس چرا الان ؟
........................................
چشمامو باز کردم توی بیمارستان بودم و جرد کنار تختم روی ویلچر نشسته بود ، پاهاش و گردنش تو گچ بود و گریه میکرد مقداری سرمو کج کردم و

جنسن : جرد گریه نکن من خوبم...جرد...به من گوش کن...
جرد : جنسن بیدار شو توروخدا بیدار شو...جنسن من دوست دارم...درسته ازت دلگیر بودم اما...من عاشقتم...جن...جن...

از جام بلند شدم و دستامو جلوی صورتش تکون دادم و

جنسن : جرد نگام کن من بیدارم ... جرد گریه نکن ...

اما جرد چرا به من بی‌توجهی می‌کنه ... چرا صدامو نمیشنوه چرا نسبت به من واکنشی نشون نشون نمی‌ده...
نگاه جرد هنوز به تخت بود...به سمت نگاه جرد برگشتم و...وای خدای من...خدای من...جسم من روی تخت بود...یعنی الان من روحم؟
من الان روحم ؟ ...صدای فریاد لوک رو شنیدم پس به سمت شیشه برگشتم...لوک توی بغل اشتون بود و داشت گریه میکرد...یعنی من مردم ؟
به سمت لوک و اشتون رفتم...دکتری مقابل اونا ایستاده بود...لوک با هق هق درحالی که توی بغل اشتون بود می‌گفت

لوک : این امکان نداره...جنسن...جنسن من بیدار میشه...خیلیا از کما بهوش اومدند...مگه نه اشتون...مگه نه ؟

اشتون موهای لوک رو نوازش کرد و

اشتون : گریه نکن...دکتر گفت شاید بهوش نیاد...چون...اون...خون زیادی از اون رفته...

جلو رفتم و به برادرم...به صورت اشکیش نگاه میکردم که

اشتون : برادر من چی ؟
حال اون چه طوره ؟

یعنی چی که برادر من چه طوره...جرد که سالمه اینا چی میگن...به سمت دکتر برگشتم

دکتر : برادر شما سابقه ی دیوانگی داشته ؟
اشتون : بله...
دکتر : میدونستید که اگه شکی بهش وارد شه چی میشه ؟
اشتون : ممکنه دوباره دیوونه شه...

دکتر عینکشو از روی چشماش برداشت  و

دکتر : ممکنه نه...واقعا این اتفاق میوفته...یعنی این اتفاق همین الانم افتاده...اگه همین الان هم نگاهش کنی متوجه میشی...
اشتون : ترسیده...
دکتر : آره ترسی که هیچوقت درمان نمیشه...

یعنی چی ؟...جرد...جرد من ویوونه شده ؟...نه این امکان نداره...

دکتر : از من می‌شنوید بستریش کنید وگرنه...هر ثانیه ای که بیشتر جنسن رو تو این موقعیت میبینه...داغوون تر و دیوونه تر میشه...

you went🥀رفتـــیHikayelerin yaşadığı yer. Şimdi keşfedin