بسم الله الرحمن الرحیمسلام...
میدونم میدونید اما...
آوید صحبت میکنه...خب یه بخش دیگه هم کامل شد و این بار علاوه بر کلی سوال کلی پاسخ هم داشتیم...
به یکی از ریدرا گفته بودم که میخوام حوالی بوک هارو بعد از تموم کردن بوک پاک کنم و اون بهم گفت که این بخش ها برای کسی که نمیتونه تصور کنه خیلی به درد بخور واقع میشه...
منم تصمیم گرفتم نگهشون دارم اما احتمالا این حرفهامون توش پاک بشه و فقط عکس ها باقی بمونن...احتمالا به رسم پارت های قبل برای نوشتن بخش بعد یه وقفه تو آپ فیک بیفته و بعد از اینکه دوباره ۷ پارت بخش ۵ رو نوشتم دونه دونه بیام و آپشون کنم...
من کلی حرف دارم که اخر پارت ها برای حوالی بوک نمیزنم و اینحا همه چیز پااک یادم میره :/...
خب بریم سراغ بخش عکس ها...
درمورد این پارت جین و ریچارد یادتونه اولین پارت این بوک ریچارد داشت میگفت یکی از اون سایت براش تعریف کرده و از جین خواست برن سروقت سایت و این اتفاقات رخ داد؟...
خواستم یاداوری کنم ایشون همون زوشین این بخش بودن که به اسمشون در پارت اول اشاره شده بود...
اره خلاصه گفتم قاطی نکنید...ققیافه ی بچه اینجا خیلی بنده خدا و از همه جا بیخبر بود گفتم بزارم خوب تصور کنید...
کافه ی زیگویکاتسو...
و به زودی...
من این عکسو وقتی تو پنترست پیداکردم که تازه نوشتن پارت آخر رو تموم کرده بودم و یهو اینو تو اکسپلورم دیدم...
چندوقته کلا خوب میدونه چی میخوام...راستی اگه یادتون باشه یکی تو حوالی بوک قبل جا مونده بود...
ایشونم اتفاقی در پنترست یافتیم...
البته فکر کنم خودش منو یافت...
زحمت موهاشو خودتون بکشید...خب عرضم تمام...
This is Avid...
☆ I'm God of my stories...☆
YOU ARE READING
Atonement / تاوان
Random_ میگن عشق اول مهمه، ولی بیشتر که آدم فکر میکنه میبینه از اون مهمتر عشق دومه... عشق دوم وقتی میاد که برای اولین بار قلب آدم شکسته، نفس آدم گرفته شده، امید آدم از بین رفته و آدم فهمیده همهی عشقها تا ابد نمیمونن... حالا فاصله کمی بیشتر نگه داشته...