جونگکوک
به سرعت از بزرگراه گذشتیم و وقتی بهش گفتم زیبایی،
عجیب ترین نگاهو بهم انداخت.
پرسیدم:
»چیه؟«
سرشو تکون داد انگار میخواست حواسشو جمع کنه و گفت:
»میدونی که این یه قرار واقعی نیست، درسته؟«
شونه بالا انداختم:
»من خودم هم تازه یه رابطه مزخرفو تموم کردم.«»منظورم دوستیِ با مزایا هم نیست.«
»من ازت خواستم باهام سکس کنی جیمین؟ حرکتی نسبت
بهت انجام دادم؟«
صدام گرفته بود.
"نه" ملایمی به گوشم رسید.
»درسته. من آدمای زیادی دور و برم دارم که دوست
دارند باهام سکس کنند. نیازی ندارم که به کسی التماس
کنم.«لبهای صورتیشو لیس زد و متوجه شدم نگاهم روشون مکث
کرد و آلتمو تصور کردم که از بینشون به داخل میلغزه...
به تندی گفت:
»میشه دست از خیره شدن به من برداری و جلوتو نگاه
کنی؟«
نتونستم جلوی لبخندِ پهنِ روی صورتمو بگیرم. اون
خوشحالم میکرد و من حتی نمیدونستم چرا. شاید به خاطرِ
طرزِ نگاهش بهم وقتی توی کتاب فروشی به سمتش می
رفتم بود... مثل یه دختر مدرسه ای سرخ شد، با اینحال برقِ
شیطونی توی چشمهاش بود که مستقیم به سمت آلتم رفت.
شاید هم به خاطرِ تیشرتِ توی تنش بود.
اما شاید فراتر از این ها بود. عمیق تر. من یه روح مشابه رو
درونش حس میکردم، یه تنها که برای پیدا کردن کسی که
واقعا دوستش داشته باشه رنج میکشید. مثل من!
فقط با یک نگاه از طرفش دلم میخواست ببوسمش و اونو
مال خودم بکنم. وقتی در مورد یک نگاه به کسی و عاشقش
شدن حرف میزنی، مردم میخندن، نمیگم این همونه، اما
لعنتی، اینجا چیزِ عجیبی در جریان بود و گیجم میکرد. به
خاطر این بود که اون اینقدر برای من اشتباه بود که بیشتر
میخواستمش؟ آره. لعنتی. پارک جیمین چنگالهای کوچیکِ
خوشگلشو روی من گذاشته بود، و خدا بهم رحم کنه، دلم
میخواست چنگال هاشو بیشتر درونم فرو کنه.
جیپو واردِ پارکینگِ باشگاهِ "خیابون جلویی" کردم، هر چند
اون اینو نمیدونست چون هنوز تابلوش نصب نشده بود.
کارگرها رفته بودند، برای همین همه جا ساکت بود، از ماشین
بیرون پریدم و دورش زدم تا بهش کمک کنم پیاده بشه.
پاشو روی پیاده رو گذاشت و به اطراف نگاه کرد، چشمهای
محتاطش ساختمونِ دو طبقه رو بررسی کردند.
»اینجا کجاست؟«
لبخند پهنی زدم:»باشگاه جدیدمه.«
»چطور از پس هزینه همچین جایی براومدی؟«
شونه بالا انداختم:

ESTÁS LEYENDO
My boxer_kookmin
Fanficاین رمان برگرفته و بازگردانی از یه رمان خارجیه حتی ممکنه بعضیا خونده باشن من پیشنهاد میکنم بخونیدش لطفا نظر بزارید و ووت فراموش نشه اگه خلاصه بگم داستان اسپویل میشه 💋❤❤❤❤❤