S2part14

123 62 9
                                    


قدم هاش رو سمت اتاق هکس کشید و بی اجازه در رو باز کرد
یه جی با دیدن صورت عصبیش ایستاده:کی بهت اجازه داده....
قبل از اینکه فرصت حرف زدن بهش بده به سرعت خودشو بهش رسوند و بازوهای رو بین انگشتاش فشرد:توی لعنتی کی هستی

همراه با صدای بسته شدن در مردمک های یه جی روی فردی که حالا به وضوح پشت سرش حس میکرد چرخید:مشتاق دیدار هیونگ

گره انگشت هاش شل شد متعجب به عقب چرخید:تو...؟

_آره،من!انتظارشو نداشتی برگردم؟ اما خودت انگیزه شو بهم دادی

سکوت چانیول رو که دید خم شد و توی صورتش غرید:نکنه یادت رفته چطور بهم خیانت کردی؟بیست سال گذشته و توی تمام این روزها فقط اشک درد و خون برات آرزو کردم برادر

چانیول گیج شده بود و سعی در کنترل نفس هاش داشت و ه سوهیوکی نگاه میکرد که عصبانی تر از همیشه بنظر میرسید

_بخاطر توعه لعنتی و تمام عقده ای که توی دلم کاشتی از یه خوناشام اصیل به یه روح شیطانی تبدیل شدم اما میدونی چیه قراره از نابود شدن تو و اون هکس آشغال خیلی لذت ببرم

چانیول اینبار به یه جی نگاه کرد پوزخند روی لبش بیشتر از هروقتی آزارش میداد

_حس میکنی خیلی کثیفم؟از داشتن برادری مثل من خجالت میکشی؟ بازی که شروع کردم خیلی جذابه فقط به تو میگم میدونی که چقدر دوستت دارم؟

+سوهیوک تو هیچوقت بهم اجازه ندادی حرف بزنم

_حرفی برای گفتن داشتی؟ متاسفم اما قراره حسابی بهم خوش بگذره میدونی هکس الآن چیزی جز یه لاشه نیست لاشه ای که حتی متعلق به خودش نیست قل از مرگش همه ی اثرات جادو رو از بین برد اما بخشی از اون همیشه توی روحش موند دوباره روحش رو برگردوندم چطور وقتی حتی اسمشو بکهیون گذاشتم باز نتونستی پیداش کنی؟ اگه زودتر پیداش میکردی بیشتر میتونستیم بازی کنیم

+چرا اینکار رو باهام میکنی؟چرا اصلا میخواستی پیداش کنم تو که میخواستی ازم انتقام بگیری!

_با اینکه دوست ندارم ازم سوال بپرسی اما باید بگم که تو احمق هنوزم تنها کسی هستی که با رضایت قلبتو بهش میدی یا شاید هم به من میدونی که بدنش همین الآنم مال منه

+چرا باید این کار رو بکنم؟

_برادرم خنگ تر از قبل شده؟ا وجود اون همه کتابیکه میخوندی حدس میزدم باهوش تر باشی... بهر حال اگه اینکار رو نکنی هکس کوچولوت میمیره به بدترین شکل ممکن و مطمئن باش اینبار بهش اجازه نمیدم به این دنیا برگرده حتی به قیمت نابودی روح ارزشمندم

+تو چیزی بجزیه تیکه آشغال نیستی

_باورش سخته اما بکهیون روحشو به شیطان فروخته

+از چی حرف میزنی؟

_خیلی خوب میتونم کنترلش کنم طوری که جادوگر بزرگ بتونه کل دنیا رو به نابودی بکشه وقتی با قلب نیمه تاریکش دنیا رو ترک رد انتظار نداری که چیز خوبی در انتظارش باشه؟ متاسفم اما اون کسی که دوستش داشتی هیچ بوی از انسانیت نبرده

HEX & HEX2Where stories live. Discover now