شروع دوباره.

407 112 59
                                    

بازی تموم‌ نشده. اون احمق‌ها هیچ وقت قدرت به پایان رسوندش رو‌ ندارند؛ این فقط یه توقف کوچیک بود.
فکر می‌کنی واکنششون چیه اگه بفهمن مهره‌های اصلی اینبار کنار همدیگه برگشتند؟ شیشه خرده‌هایی که کف پامون ریختند تو چشم‌هاشون می‌پاشیم.
تا فرصت دارند کنارهم جام‌های شرابشون رو بالا بیارند و به سلامتیه موفقیت‌هایی بنوشند که من قراره دونه به دونه نابود کنم.‌
کنار هم لبخند بزنند چون وقتی دهن‌هاشون رو جر دادم خبری از لب‌هایی که با لبخند کش میان نیست. برو بهشون بگو اوه سهون برگشته تا تک تکتون‌ رو چال کنه داخل قبر خالی‌ای که همیشه نشونش میدادید!...




نوروزتون مبارک شکوفه ها =)
امید وارم سالی رو داشته باشیم که از شاخه هاش خون نچکه و خنده بجای اشک عادتمون باشه.

فصل دوم با وجود تمام غمی‌ که توی دل هامونه استارت خورد و امیدوارم نه قلم من برای شما ناامید کننده باشه و نه بازخورد شما برای من.🤍

𝘩𝘺𝘱𝘰𝘱𝘩𝘳𝘦𝘯𝘪𝘢Onde histórias criam vida. Descubra agora