-چپتـر سی و هشتم-

901 227 47
                                    

حواسم بود حمایت نکردید :))
شرمنده دیر شد... بیمارستان بستری بودم و شرایط آپ پارت جدید رو نداشتم. دلم میخواست وقتی واتپد رو باز کردم با حجم حمایت زیادی رو به رو بشم و انرژی بگیرم اما خب متاسفانه... هعی
بفرمایید پارت جدید زیبای وحشی💛
--------

چندین ماه بعد از فرار بکهیون از قصر، چانیول تحت معاینه شدید پزشکان تحصیل کرده و باتجربه قرار گرفت تا برای بیماری روانی که داشت معالجه بشه. پزشکان زیادی از سرتاسر چوسان و سرزمین های اطراف به دیدن امپراطور می‌رفتند و هر کدوم دوایی برای آرامش اعصاب آلفا تجویز می‌کردند که به مرور باعث به‌هم‌ریختگی و در نهایت قطع موقت دوره رات اون شد.

چانیول مدت زیادی رو بدون میل جنسی گذروند و در این زمان متوجه خستگی فراوان و کوفتگی بدن و عضلاتش شد و این رو با پزشک دربار درمیون گذاشت. پزشک اعظم احتمال داد علت درد جسمی امپراطور که بر اثر تمام داروهای بیماری روانی ایجاد شده، از بین رفتن میل جنسی آلفا و از دست دادن دوره های رات گرک طبیعت بدن اون هست. چانیول بعد از بازخواست از تمام پزشکانی که با دواهای مختلف باعث این درد شده بودند، موفق شد از دره کوه های اطراف رودخانه هیویوک، در انتهای جنگل داونه گیاهی پیدا کنه و میل جنسی‌اش رو برگردونه. اما متاسفانه هنوز و بعد از مدت‌ها نمی‌تونست رات بشه.

طبق افسانه‌ها تنها جفت حقیقی یک آلفا موفق به برگردوندن طبیعت بدن گرگش خواهد شد و چانیول بعد از بازگشت بکهیون امیدوار بود بتونه بار دیگه رات بشه، اما متاسفانه بعد از چندین رابطه با امگا هنوز هم هیچ اتفاقی نیافتاده بود و حالا بعد از گذشت دو سال و سه ماه، احساس درد در اطراف شکم و پهلوهاش باعث می‌شد به شک بیفته.

تمام بدنش به یک باره گر گرفته بود و تپش قلبش به طرز دیوانه واری تند شده و لرزش دست‌هاش غیر قابل کنترل بود. با احساس تنگی نفس ناگهان از خواب پریده و باعث شده بود بکهیونی که به آرومی در آغوشش به خواب رفته بود هم بیدار بشه و با تعجب به چهره درهم و دونه عرق های ریز و درشت پیشونی همسرش نگاه بی‌اندازه.

_چی شده چانیول؟ حالت خوبه؟ خدای من!

بکهیون دستی به بازوهای چانیول کشید و تکونی سرجاش خورد تا از تخت پایین بره و پزشک دربار رو برای معاینه امپراطور باخبر کنه، اما انگشت های داغ چانیول دور مچ یخ زده‌اش حلقه شدند و امگا رو سرجاش نگه‌داشت.

_کجا میری بکهیون؟

_میرم پزشک رو به اینجا-

چانیول بی‌توجه به اینکه امگا حرفش رو به اتمام رسونده یا نه، اون رو روی تخت انداخت و با تن لرزون روی جثه ظریف همسرش خم شد.

_پزشک هیچ کاری نمی‌تونه انجام بده... تنها دوای من تویی!

بکهیون گیج پلک زد و با لمس گونه‌هاش توسط کف دست بزرگ آلفا، به چشم های مشکی و درشتش عمیق خیره شد.

『𝐖𝐢𝐥𝐝 𝐁𝐞𝐚𝐮𝐭𝐲🌛』Where stories live. Discover now