| Best birthday gif |

4.2K 668 198
                                    

_هری دار منو کجا میبری؟

لیام گفت و چشاشو چرخوند. واقعا دیگه داشت حوصلش از اینکار هری سر میرفت.

وقتی پیش هری اومد ، هری عین یه موجود عجیب غریب رفتار میکرد. وقتی لیامو پشت در خونش دیده بود ، جوری هل کرده بود که لیام فک میکرد اون یه آدم فضایی یا همچین چیزی دیده !

هری اونو دنبال خودش کشید ، جایی که حتی لیامم نمیدونه کجاست... اونا فقط برای حدود 15 دقیقه اس که دارن راه میرن... و این داره کم کم برای لیام ترسناک میشه...

_هری !

بلند داد زد و مچ دست هری رو گرفت تا اون پسرو نگه داره. هری بهش نگاه کرد و اروم پاهاشو تکون داد. کاری که هروقت استرس داره انجامش میده...

_بهم بگو مشکل چیه؟

_فقط باهام بیا... خودت متوجهش میشی

هری توضیح داد و لیام فقط پوف کشید. اونا جلوی یه در سیاه بزرگ ایستادن. اونجا شبیه انباری بزرگ یا یه همچین جایی بنظر میومد. هنوزم نمیتونست بفهمه که اینجا چیکار میکنن

به اونجا نگاه کرد و بعد با تعجب سرشو به سمت هری برگردوند.

_اینجا دیگه کجاست؟

_برو داخل

هری لبخند محوی زد و لیام اروم درو که باز بود هل داد و یکم داخل رفت. اونجا تاریک تاریک بود... و تقریبا هیچ چیز معلوم نبود.

با کنجکاوی و ترس به اطراف نگاه کرد و بعد اخم ریز کرد.

_اینجا کسی نیست؟

بلند داد زد ولی صداش بدون هیچ جوابی توی اون سالن نسبتا بزرگ اکو پیدا کرد.

_هری اینجا که...

بااخم به سمت هری برگشت ولی حرفش قطع شد وقتی چراغ ها روشن شد و همه جا معلوم شد. صدای بلند اهنگ و بعد توپایی که توی فضا ترکونده شده بودن...

_تولدت مبارک... تولدت مبارک... تولدت مبارک لیام... تولدت مبارک!

صدای بلند جمعیتی که همه باهم داشتن این اهنگ رو برای لیام میخوندن و تزیینات فوق العاده ی اطراف ، باعث شد لیام دستشو روی دهنش بزاره و شوکه به اونا نگاه کنه...

پدی ، نایل ، لوک ، اشتون و... بقیه ی دوستاش و عموهاش اونجا بودن.. همشون کلاه تولد سرشون بود و یه کیک بزرگ جلوشون.

بعد از خوندن اهنگ همه شون دست زدن و صدای جیغ و سوت به هوا رفت. لیام دستشو برداشت و خندید. اشک توی چشاش جمع شده بود.

_پس منتظر چی هستی ؟ بیا فوتش کن

هری که حالا کنار جمعیت ایستاده بود و کلاه تولد سیندرلایی سرش بود ، بهش اشاره کرد و لیام درحالیکه میخندید و اشک گوشه ی چشمشو پاک میکرد به سمتشون رفت و جلوی کیک ایستاد.

I'm Not Yours {ziam}Where stories live. Discover now