| Kid |

4.9K 595 281
                                    

زین درو با شدت باز کرد و باعث شد که افراد داخل اون ، از ترس از سرجاشون بپرن

_مفهوم اون پیام لعنتی چیه؟

زین داد زد و به منجیمنتش نگاه کرد . هیچ وقت تاحالا هیچ اشتیاقی برای اشنا شدن و یا دونستن اسم اون فرد نداشت بنابراین ترجیح میداد که همچنان فقط منجیمنت صداش کنه ...

_لطفا سرجات بشین مالیک

مرد روبه روش خیلی خونسرد گفت و دستاشو توی هم گره زد . همه ی رفتار و حرکاتاش به حدی روی مخ زین بود که حتی خودش هم نمیتونست حدسشو بزنه

زین دستاشو مشت کرد و حالا رگای گردنش از عصبانیت متورم شده بودن .

_تو کسی نیستی که بهم میگی چیکار کنم !

_اتفاقا من دقیقا همون فردم ! پس بهتره قبل از اینکه یه سری شرایط جدید برات وضع کنم سرجات بشینی

منجیمنت گفت و حالا اونم یکم عصبانی شده بود . این حرف باعث شد زین عصبانیتر بشه و دندوناشو روی هم بسابه .

جیجی که یکم هول کرده بود ،از سرجاش بلند شد و به سمت زین اومد . اروم دستشو گرفت و روشو بوسید .

_زین ... بهتره اروم باشی . تو نباید باهاش اینطوری صحبت کنی

جیجی با ترس مشهود توی صداش گفت . زین چندبار نفس عمیق کشید . دستشو سریع از توی دست جیجی در اورد و روی مبل نشست .

جیج نمیتونست انکار کنه که چقدر این حرکت زین براش دردناک بود ... اون تقریبا میدونست که زین زیاد به این رابطه علاقه ای نداره ولی این اواخر ... اون حتی عین قبل دیگه نقش بازی نمیکرد و هیچ تلاشی هم برای نگه داشتن جیجی نمیکرد... جیجی حتی نمیتونه به یاد بیاره اخرین باری که زین بهش زنگ زده بود کی بود !

اخمشو یکم توی هم برد و با بغضی که توی گلوش بوجود اومد ، روی مبل تک نفره ی کنار زین نشست .

_خب ... ما باید درموردش صحبت کنیم

_البته ! ولی من باید یه چیز رو همین الان مشخص کنم ؛ من همچین کاری نمیکنم !

زین داد زد و منجیمنت فقط خنثی نگاهش کرد .

_تو باید انجامش بدی . این برای پروموی اهنگ خودته ... مطمعنا دلت میخاد به همین زودی انتشارش بدی !

منجیمنت با پوزخند گفت و به زین کنایه زد . زین هیچوقت از اون مرد خوشش نمیومد . اون فکر میکنه که میتونه زین و زندگیش رو کنترل کنه ، و زین از این متنفره !

_من آهنگمو دارم و قطعا هم قراره به زودی انتشار پیدا کنه ولی ... وجود یه بچه ؟ اون بچه چه گناهی داره که من باید الکی توی این دنیای لعنتی بیارمش ؟

زین گفت و صداش بالاتر میرفت .

_تو و حدید رابطه ی پرسود و پر درآمدی دارین ؛ این خبر میتونه عین یه بمب توی رسانه ها منفجر بشه

I'm Not Yours {ziam}Where stories live. Discover now