| Dusk till Down |

4.9K 658 479
                                    

تم این قسمت داسک تیل دونه😂💦 اگه دلتون خواست با اون بخونین😐❤










_من دارم میرم !

زین بلند داد زد و از پله ها پایین اومد . لیام که روی مبل دراز کشیده بود و با بی حوصلگی دستشو توی موهای فرش برده بود و بازی میکرد ، سرشو بلند کرد و بهش نگاه کرد .

زین طبق معمول به مگی توصیه های لازمو کرد . بااینکه مگی تک تکشونواز حفظه ، ولی خب اون زینه کسی که همیشه خیلی محافظ کاره !

موهاشو یه بار دیگه جلوی ایینه بالا داد و بعد بالای سر لیام ایستاد.

_به چیزی نیاز نداری؟

زین پرسید و گوشیشو چک کرد . و اره زین جدیدا خیلی مهربون شده !

_قراره کجا بری؟

لیام گفت و لب پایینیشو بالا داد و باهاش بازی کرد. حوصلش به طرز فجیعی سررفته بود و نه نایلی بود و نه هری نه اشتونی...

زین بدون اینکه بهش نگاه کنه ، توی گوشیش یه چیزی تایپ کرد . اخمای روی پیشونیش هزاربرابر جذاب ترش میکردن و دستاش سریع روی کیبورد گوشی حرکت میکرد و باعث شد لیام دقیق و با تحسین به انگشتای تتو زده اش نگاه کنه .

_استدیو

زین خیلی ساده جوابشو داد .

_میتونم...میتونم باهات بیام؟

لیام اروم گفت و این دفعه باعث شد زین سرشو از توی گوشیش بلند کنه و با تعجب بهش نگاه کنه و یکی از ابروهاشو بالا بندازه...

با دیدن لیام که سرشو کج کرده بود و داشت با لبای جمع شده اش و شکلاتای گردش بهش نگاه میکرد ، پوفی کشید و چشاشو چرخوند .

_سریع باش !

زین گفت و لیام با ذوق از جاش بلند شد . قبل از رفتن ، لپ زینو محکم کشید و بعد از کنارش رد شد . باعث شد که زین بهش چشم غره بره

چنددقیقه بعد ، لیام با جین تنگ مشکی و هودی گشاد مشکی رنگش که استینش تا روی انگشتاش میرسید پایین بود . زین سعی کرد به این دقت نکنه ؛ ولی اون پسر خیلی کیوت شده بود

لیامو بعد از چک کردن بیرون به صورت غیرمستقیم و سریع داخل ماشین گرون قیمتش کرد . خودش روبه روش نشست و بعد از اینکه به رانندش مکانو گفت ، اونا حرکت کردن .

_تو زندگی حوصله سر بری داری...

لیام گفت و پوف کرد . گوشیشو خاموش کرد و توی جیبش گذاشت . زین که همچنان توی اون گوشی لعنتیش به سر میبرد ، سرشو بلند کرد و با اخم نگاه کرد .

_منظورم اینه که... همش همینه . آهنگ میخونی ، به عنوان مدل و برند خودت کار میکنی و با دوست دخترت ( چشماشو چرخوند ) وقت میگذرونی... واقعا هیچ جذابیتی برات داره ؟

I'm Not Yours {ziam}Where stories live. Discover now