لویی با دیدن موهای فرفری هری که داخل شد ، دستشو بالا اورد . هری توی کافه چشماشو چرخوند و بعد از دیدن لویی ، با ذوق به سمتش اومد .
هری کنارش ایستاد و گونشو محکم بوسید قبل از اینکه روی صندلی روبه روش بشینه . لویی خندید .
_دلم برات تنگ شده بود
هری با لحن دلخوری گفت و لباشو جلو داد . لویی بهش خیره و با تحسین نگاه کرد .
چطور انقدر فوق العاده بود ؟
چطور اون تاج گل سفید روی موهای فرفریش انقدر باعث زیباییش میشد ؟ چطور چشمای سبزش انقدر روشن میدرخشیدن ؟
_من فقط ... باید یه مدت فکرامو درست میکردم ... و خب فکر کنم ... فقط نیاز به یکم تنهایی داشتم .
لویی صادقانه گفت . باید از هری دور میموند تا فکراشو مرتب کنه . اون باید میفهمید چی میخاد و الان دقیقا میدونه که چی میخاد .
_اوه .
هری گفت و لویی سرشو تکون داد . هری با فکر کردن به چیزی دوباره ذوق زده خودشو جلو کشید .
_من جوک های جدیدی یاد گرفتم !
هری با ذوق گفت و لویی خندید . جوک های اون به تمام معنا افتضاح اند ! جوری که لویی از بی مزگی بیش از حدشون مجبوره بخنده چون هری واقعا ناراحت میشه وقتی به جوک هاش نخندن .
_واقعا؟ برام تعریفش کن .
لویی با ذوق ساختگی گفت و خودشو جلو کشید . چشمای روشن هری دوباره برق زدن و لویی لبخندشو بزرگتر کرد .
_یه روز یه خروسه صبح بیدار نمیشه که بقیه رو بیدار کنه و حدس بزن بخاطر چی؟
_بخاطر چی؟
لویی با چشمای گرد شدش گفت و منتظر بهش نگاه کرد . هری با شیطنت خندید .
_چون خواب مونده بود !
هری گفت و خودش خندید . لویی با صدای بلند شروع به خندیدن کرد . خنده ای که زور میزد تا بتونه بوجودش بیاره .
_تو واقعا جوک های بامزه ای تعریف میکنی .
لویی گفت و هری لبخند بزرگی زد . لویی به چال های عمیق روی گونش نگاه کرد و حس کرد که داره توشون غرق میشه ...
_تو امروز خیلی زیبا شدی
لویی با تحسین گفت و دستشو اروم روی دست های پسر کوچیکتر گذاشت . به پسر کوچکتر روبه روش نگاه کرد که گونه هاش سرخ شده بودن .
اون واقعا زیبا بود مگه نه ؟
_میخام راجب موضوعی باهات حرف بزنم
لویی یکم جدی تر گفت و هری دست ازادشو روی شلوارش کشید تا عرقشو پاک کنه . به اطراف نگاه کرد . اطراف کافه ی بزرگ خالی بود و هری به این عادت کرده بود . لویی نمیتونست توی عموم به راحتی ظاهر بشه .
YOU ARE READING
I'm Not Yours {ziam}
FanfictionHighest ranking : #2 in Fanfiction _تو متعلق به منی +اشتباه میکنی . من متعلق به تو نیستم . من متعلق به هیچکس نیستم !