نمیدونم این چند صدمین باریه که دارم این لعنتی رو ادیت میکنم... درواقع من خیلی به این خلاصه های اول داستان اهمیت میدم ولی هیچوقت تاحالا خودم خلاصه ننوشتم و این یه باری هم که نوشتم هی ادیت میزنم...
میخواستم یه چیزایی رو توضیح بدم یکیش اینه که من این داستان رو بدون ایده قبلی شروع کردم و فقط همینجوری از رو هوا بوده و چیزی نبوده که خیلی بهش فکر کرده باشم و ایده هایی که براش به ذهنم میان همیشه مال بقیه ی داستان نیست و پراکنده است و به همین دلیل ممکنه یه بار روند آپ داستان تند بشه یه بار خیلی کند ولی من تمام سعیمو میکنم که تمام تلاشمو برای مورد پسند بودن داستان برای شما و هم برای خودم میکنم و امیدوارم که به دستش هم بیارم
مورد بعد اینه که از اونجایی که تجربه های کوچکی توی نویسندگی دارم و فقط چند ژانر بخصوص رو امتحان کردم و همیشه هم اول شخص مینوشتم زیاد نمیتونم توی ژانرای رومانتیک و اسمات برای اولین بار اینم توی این فیک که انقدر برام مهمه مانور بدم ولی بازم تمام تلاشمو میکنم ، پس امیدوارم ناراحت نشین.
و اینکه این فیک از نظر خودم که معماییه حالا دیگه نمیدونم از نظر شما چطور ممکنه باشه ولی تا جایی که بتونم توی این زمینه پرورشش میدم و ممکنه با گذشت زمان یکم قلمم تغییر کنه(ممکنه)
و اره دیگه فعلا همین در اخر این اولین فیکیه که توی تمام عمرم نوشتم و مینویسم و چون شخصیت ها شخصیت های خودم نیستن یکم درموردش نگرانم و درسته که کلا باید توی فیک روحیات فرق کنه ولی خب من بازم خیلی نگرانم درموردش و اگه مورد پسندتون بود بهش عشق و علاقه بدید
ممنون
------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------
,;تو واقعا فکر میکنی که توی زندگی کردن ارزشی وجود داره؟-دازای اوسامو(سگ های ولگرد بانگو)
,;✧☾;,
,;چیز خاصی درباره تولد وجود نداره، بسیاری از جهان فقط مرگه، چیزی بیشتر نیست. توی جهان ما، تولد یک زندگی جدید تو برخی از گوشه های سیاره ما چیزی جز فلش کوچک و ناچیز نیست. مرگ یک چیز طبیعیه. پس چرا زندگی میکنی؟-یوهان لایبرت(هیولا)
------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------
أنت تقرأ
Mixed With Blood ;✧☾
غموض / إثارةزندگی هایی که از قربانی کردن زندگی های دیگر به وجود آمده اند. زندگی هایی که با مرگ در هم تنیده شده اند. عشق های که نباید وجود داشته باشند. عشق هایی که در خون و غبار و آلودگی خیانت مخلوط شده اند. و عمارتی ساخته شده از قبرها و سرنوشت ۱۲ عروسک که به دس...
