-من برگشتم جونگینی!
همون لحن و نگاه آشنا.
همون لبخند منحصر به فرد.
خودش بود.
دو کیونگسو مقابل جونگین ایستاده بود و جونگین حالا جز اون پسر چیزی رو نمیدید.
همه جا رنگ سیاهی برداشته بود و تنها نقطه ی روشن قاب نگاه جونگین پسر مقابلش بود.
کیونگسو از گذشته ی سیاه جونگین بیرون پریده بود و قرار بود با روشناییِ همراهش، آینده رو برای اون از هر سیاهی و تاریکی دیگه ای ترسناک تر کنه!
💕💫📷
چپتر اول +30 وت
YOU ARE READING
﹏•メ↬ Great wrecking ball, Great miracles_S2 ↫メ•﹏
Fanfiction←فیک: توپ مخرب گنده، معجزه های بزرگ-فصل دوم ←وضعیت: کامل شده ←کاپل: کایسو • سهبک ←ژانر: انگست، رمنس، اسمات ‡خلاصه‡ "جونگین کیونگسو رو از خودش روند و کیونگسو همونجوری که اون ازش خواست، رفت. بدون گذاشتن هیچ رد و نشونه ای از خودش. انگار که هیچوقت توی ز...