⬛part:10

4.2K 734 535
                                    

Oups ! Cette image n'est pas conforme à nos directives de contenu. Afin de continuer la publication, veuillez la retirer ou mettre en ligne une autre image.

لباسام و با شلوار مشکی ساده و پیراهن ابی عوض کردم موهام و بعد خشک کردن تو صورتم ریختم

Oups ! Cette image n'est pas conforme à nos directives de contenu. Afin de continuer la publication, veuillez la retirer ou mettre en ligne une autre image.

لباسام و با شلوار مشکی ساده و پیراهن ابی عوض کردم موهام و بعد خشک کردن تو صورتم ریختم

سو: دَد

-هوم؟

-بریم دیگه

به ساعت نگاه کردم ده دقیقه به 9 بود اگه تا 9 و سی دقیقه میرسیدیم اونجا یک ساعت بعدش من باید میرفتم بیمارستان فقط لازم بود یک ساعت تحملشون کنم

گردنبندم و گردنم گذاشتم گوشیم و کیف پولم و تو جیب شلوارم گذاشتم سویچ و برداشتم پرونده دوتا از بیمارا که خونه اورده بودم هم برداشتم به در اشاره کردم

-بریم

از اتاق بدو.کرد بیرون گوش گیر پشمالوی طرح خرسش و که تهیونگ براش خریده بود و برداشتم از پشتش رفتم داد زدم

-اونجوری نرو از خونه بیرون...سوووو بدو نکن

رو پله ها منتظرم ایستاد بهش رسیدم گوش گیر و دستش دادم که رو گوشش گذاشت

-بغلم کن

-نه راه بیا

غر زد از پشتم راه افتاد: تو هیچوقت بغلم نمیکنی

-چون بزرگ شدی

پاش و رو زمین کوبید: نشدم

در و باز کردم : برو بیرون

تخس و با اخم رفت بیرون دکمه اسانسور و زد در و قفل کردم با رسیدن اسانسور وارد شدیم دکمه پارکینگ و زدم

 Truth The Untold-Untruth  [kookmin] Où les histoires vivent. Découvrez maintenant